Lines_Background
مینی‌دوره رایگان درآمد روزانه ۱۰۰ دلار از فارکس
00روز
00ساعت
00دقیقه
00ثانیه
ثبت‌نام رایگان
لوگو خانه سرمایه
آموزش ترید از صفر صفر

انواع ارزش

حباب قیمت
حباب قیمت چیست و چرا شکل...

حباب قیمت

چرا مفهوم به این سادگی در بیان، در عمل انقدر پیچیده می شود و وقتی بحث از حباب قیمت می شود مخالفان و موافقان زیادی روبروی هم قرار می گیرند؟

شاید علت را باید در نبودن یک روش یکسان در برآورد ارزش ذاتی دانست!

دیر یا زود حباب ها می ترکند و قیمت ها به ارزش ذاتی خود باز می گردند، اما نکته این است که ما زمانی متوجه می شویم واقعا حبابی وجود داشته که بترکد! بخصوص مالی رفتاری توضیحات بهتری برای این بخش از صحبت های ما خواهد داشت.

نکته آن است که وقتی بازارها وارد حباب مثبت می شوند، فعالین آن بازارها نیز وارد سرخوشی محضی می شوند، که مداما به دنبال توجیه ارزش ذاتی به دنبال قیمت های معالاتی هستند و به همین دلیل است که می گوییم تا حبابی نترکد متوجه آن نمی شویم، در واقع هیجان و طمع سرمایه گذاران نیز در این مواقع پر رنگ تر می شود.

چرا حباب قیمت شکل می گیرد؟

دلیل شکل گیری حباب ها دلائل بنیادی نیستند، در شرایطی که تقاضای یک کالا به دلائل غیربنیادی بالا برود و عرضه آن ثابت باشد، منجر به بالاتر رفتن قیمت ها و شکل گیری حباب می گردد.

ترکیدن حباب ها بسیار آسان تر از شکل گیری آن است، کافی است زمان آن فرا برسد، کوچک ترین خبر، رویدادی و… که به طور مستقیم یا غیرمسقیم اثرگذار باشد، منجر به ترکیدن حباب می شود.

حباب در هر بازاری ممکن است شکل بگیرد، کافی است ارزش ذاتی و قیمت که ماحصل عرضه و تقاضاست در آن بازار معنی دار باشد.

اقتصاد حبابی چگونه است؟

در اقتصاد حبابی، قیمت ها شدیدا نوسانی هستند و بر اساس عرضه و تقاضا (بدون توجه به ارزش ذاتی) تعیین می گردند. در شرایطی که قیمت ها در حال بالا رفتن است، سرمایه گذاران برای خرید هجوم می برند و در شرایط که قیمت ها در حال کاهش است، سرمایه گذاران برای فروش هجوم می برد، شکل گیری حباب و سپس ترکیدن حباب به سادگی همین دو بخش است.

توجه کنید که هر کاهش قیمتی معادل ترکیدن حباب نیست، ترکیدن حباب ها، بسته به میزان، طول زمان و شدت متناسب با آن بازار است که معنی پیدا می کند، منظور این که کاهش ۲۰% قیمت ممکن است در یک بازار ترکیدن حباب معنی داشته باشد و در جائی دیگر خیر و نمی توان ماهیت حرکتی همه انواع دارایی را یکسان دانست.

نقدینگی را باید مهمترین دلیل شکل گرفتن حباب دانست، البته نقدینگی علتی است که خود معلول فاکتورهای کلان تر در اقتصاد است و باید به دنبال آن دلائل کلان تر بود. تقاضا جز با فراهم بودن نقدینگی ایجاد نمی شود.

تئوری احمق بزرگتر

تئوری مهمی به نام تئوری احمق بزرگتر نیز در این باره مطرح می شود، بدین معنی که فرد دیگری پیدا خواهد شد تا دارایی خاصی را با قیمت بالاتری که عملا به آن میزان ارزندگی ذاتی ندارد خرید کند. چرخه تئوری احمق بزرگتر است که منجر به شکل گیری حباب ها می شود.

ضمن این که همین موضوع بحث رفتار گله وار یا توده ای را به همراه خود دارد، اشاره کردیم که وقتی قیمت ها درحال بالا رفتن است برای خرید هجوم برده می شود، یعنی بدون آن که به دنبال چرائی خریدن دارایی باشند، تنها به این دلیل که سایرین در حال خرید هستند، آنان نیز اقدام به خرید می کنند.

انواع حباب قیمت

حباب انواع مختلفی دارد، مانند حبابی که در بازارهای سرمایه گذاری اتفاق می افتد، در بازارهای کالایی و حباب های اقتصادی که به جهش های اقتصادی از بابت رشد نیز می گویند که این رشدهای سریع و مقطعی باعث تورم می شود.

حباب ها در فرآیند شکل گیری خود ابتدا یک فاز پنهان دارند، سپس وارد فاز آگاهی می شوند، در این مرحله ممکن است بازارها با یک موج فروش کوچک روبرو شوند، در مرحله سوم وارد فاز هیجان می شوند که با توجه رسانه ها و حس طمع در سرمایه گذاران همراه است.

در هنگام ترکیدن نیز با انکار روبرو می شویم و در ابتدا امید به برگشت وجود دارد و ممکن است بازار با یک برگشت موقتی نیز روبرو شود، سپس ادامه پیدا کند تا تئوری بازگشت به میانگین در ادامه مسیر معنی پیدا کند و تا حباب به صورت کامل تخلیه شود.

دو حباب معروف

حباب گل لاله، یکی از معروف ترین حباب ها در طول تاریخ است، شاید عجیب باشد اما این حباب روی قیمت پیاز گل لاله شکل گرفته است.

این حباب در هلند شکل گرفته و گل لاله که از آسیا به هلند وارد می شده است به دلیل کمیاب بودن رشد قیمتی زیادی را تجربه کرده است، این حباب تا جائی ادامه پیدا کرده است که بذر گل لاله تکثیر شده و تقاضا از بین رفته و حباب نیز از ترکیده است.

حباب معروف دیگری که می توان به آن اشاره کرد، حباب دات کام بوده است که در دهه ۹۰ میلادی رخ داده و ناشی از رشد بیش از ارزش شرکت های مرتبط با اینترنت و فناوری های کامپیوتری بوده است.

با ترکیدن حباب دات کام، بازارهای سهام نیز در سال ۲۰۰۰ سقوط کردند. در ادامه این حباب در سال های بعد بازار مسکن با همراهی سیاست های غلط فدرال رزرو، با حباب روبرو شد.

از یک رویکرد دیگر می توان این گونه نیز توصیف کرد که حباب مثبت در چند حالت ممکن است به وجود بیاید، مثلا افراد انتظار افزایش قیمت ها را داشته باشند، تقاضای سفته بازی وجود داشته باشد یا عرضه کاهش پیدا کند.

انواع حباب قیمت در بازارهای مختلف

در ادامه به بررسی دقیق تر مفاهیم حباب در بازارهای مختلف خواهیم پرداخت:

۱- حباب بورس

حباب قیمت

در بازار بورس، دارایی مورد معامله سهام شرکت ها است. شرکت ها یک عملیات اصلی دارند که از محل آن فروش یا درآمد اصلی ایجاد می کنند، هزینه های مربوط به این فروش یا به بیان دقیق تر بهای تمام شده محصول اصلی و سایر هزینه ها و درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی نیز باید در نظر گرفته شوند.

عملا برای دست یافتن به ارزش ذاتی شرکت لازم است جریان نقدی در آن کاملا پیگیری شود که از کجا آمده و به کجا می رود، جریانات نقدی همچون خون در رگ های یک شرکت در جریان است، این جریان و تمام موانع سر راهش آنالیز می شود تا برای چند سال آینده تخمین زده شود.

ارزش از محل تنزیل جریانات نقدی آتی به وجود می آید، این جریانات نقدی آتی می تواند سود تقسیمی، جریانات نقدی شرکت یا جریانات نقدی مربوط به سهامداران باشد، همچنین روش های دیگری چون مقایسه ای و نسبی نیز در برآورد ارزش شرکت کمک می کنند.

بسته به چرائی ارزش گذاری سهام و ماهیت شرکت، روش ارزش جایگزینی نیز می تواند کمک کننده باشد، لذا برآورد ارزش یک شرکت نیازمند مدلسازی دقیق مالی و تسلط به چگونگی جریان یافتن این خون در رگ های شرکت است.

۲- حباب مسکن

حباب قیمت

مسکن نیز مانند هر دارایی دیگری، یک عرضه و تقاضا دارد، عرضه را بیش از هر عاملی می توان به بهای تمام شده هر متر مربع ساخت و زمین و تقاضا را با قدرت خرید خریداران مرتبط دانست.

لذا اگر فاصله زیادی بین بهای ساخت و قیمت فروش (با در نظر گرفتن حاشیه سود سازندگان) وجود داشته باشد، حباب مثبت وجود دارد که باعث اختلاف زیاد بین قیمت هایی که در توان خرید مردم است و قیمت های عرضه است، می گردد. در این زمینه یکی از مهمترین شاخص ها نسبت قیمت به اجاره است.

به صورت کلی نوعی نسبت و میزان متعارفی همواره در شرایط عادی در بازار مسکن بین قیمت مسکن و سطح اجاره بها وجود دارد که از آن میزان، با عنوان نسبت P به R یا (P/R) یاد می شود. این نسبت به طور متداول بین ۱۵ تا ۲۵ است، زمانی که از این محدوده خارج می شود، نشان از نوسانات حباب گونه در بازار دارد.

۳- حباب خودرو

حباب قیمت

اشاره کردیم که عرضه و تقاضا نقش محوری در شکل گیری حباب ها دارند، تشخیص ارزش ذاتی خودرو آن هم در ایران که عملا با محدودیت در واردات روبرو است، بسیار مشکل است، اما در این کالا ارزش ذاتی باید تابع بهای تمام شده کالا به علاوه حاشیه سود تولید کننده و هزینه های رساندن کالا به دست مشتریان باشد، که عملا فراتر از آن است و هزینه های دلالی و واسطه گری نقش پر رنگی را در این بین بازی می کند.

در حال حاضر بازار خودرو سازوکار شفافی برای تعیین قیمت ندارد و این مسئله به شکل گیری حباب های قیمتی دامن می زند. تعیین ارزش ذاتی یک خودرو فرمول ساده بالا را دارد، ولی نبود ساز و کار و نظارت دقیق، انتظارات تورمی و دست پر رنگ واسطه گری در این بازار، شکل گیری نوسانات حباب گونه را سرعت می بخشد.

۴- حباب سکه

حباب قیمت

اگر قیمت معاملاتی در بازار از این رقم بالاتر باشد حباب مثبت داشته و نباید در آن سرمایه گذاری کرد و اگر پایین تر از آن باشد حباب منفی دارد و اما سوال این است که دراین حالت باید سرمایه گذاری کرد؟

فرض کنیم در یک نقطه زمانی سکه حباب منفی داشته باشد، آیا باید در آن سرمایه گذاری کنیم؟ پاسخ خیر است.

این نکته را در نظر داشته باشید که شاید در آن نقطه زمانی شما دلار را ۲۰ هزار تومان و انس را ۲۰۰۰ دلار قرار داده باشید ولی برای هردوی این فاکتورها در آینده انتظار کاهش قیمت داشته باشیم، لذا آن چیزی که در محاسبه هر ارزشی چه سکه چه هر کالای دیگری اهمیت دارد این است که اگر جائی از متغیری استفاده می کنیم که قیمت آن را در نظر می گیریم (ماهیت قیمتی دارد و بازاری دارد که قیمت می خورد)، دقت داشته باشیم که آن قیمت خود یک ارزشی دارد و آن ارزش است که در بلند مدت اهمیت دارد و این نکته بسیار مهمی است که افرادی که به صورت هیجانی اقدام به خرید و فروش می کنند در نظر نمی گیرند.

برای مثال در محاسبه ارزش دارایی های یک شرکت از روش NAV یا خالص ارزش دارایی ها نیز این موضوع اهمیت دارد.

فرض کنید یک شرکت سرمایه گذاری در شرکت های بورسی و فرابورسی سرمایه گذاری می کند که قیمت می خورند، آیا باید از قیمت این شرکت ها استفاده کنیم تا ارزش شرکت سرمایه گذاری اصلی را به دست بیاوریم؟ قطعا جواب خیر است، گرچه حتی تحلیل گران نیز دیده شده که غلط عمل می کنند و قیمت ها را در نظر می گیرند و نه ارزش ها را، اما باید توجه کرد که قیمت ها ممکن است حول ارزش نباشند و بسیار پایین تر یا بالاتر باشند و لذا در تخمین ارزش شرکت سرمایه گذاری با اشتباه روبرو خواهیم شد.

۵- حباب ارز

حباب قیمت

برای برآورد ارزش ذاتی دلار روش های مختلف وجود دارد، همچون تئوری برابری قدرت خرید، قدرت خرید تعدیل شده، رویکرد دارایی محور و رویکرد پولی.

در رویکرد پولی تولید ناخالص داخلی پشتوانه نرخ ارز مد نظر قرار می گیرد و اختلاف نرخ رشد نقدینگی و نرخ رشد GDP به نسبت سال پایه، عامل رشد نرخ ارز است. در روش برابری قدرت خرید ضمن اینکه متغیرهای اقتصاد کلان مانند تولید، تورم و تراز پرداخت ها دیده می شود، دو متغیر اصلی تورم داخلی و تورم آمریکا ملاک محاسبه است.

در رویکرد دارایی محور نیز ارز به عنوان یک دارایی در نظر گرفته می شود و عواملی که بر بازدهی دارایی ها اثر می گذارند، تقاضای آن دارایی ها را تعیین می کنند.

نکته مهم آن است که موضوع عرضه و تقاضا روی ارزش دلار تاثیر زیادی دارد، عملا هرگونه واردات و صادرات است که اهرم مهمی در ارزش ذاتی و واقعی ارز محسوب می شود را باید لحاظ کرد.

عرضه ناشی از صادرات نفت و میعانات گازی، صادرات محصولات پتروشیمی ،صادرات غیرنفتی چون فولاد، مس و… و صادرات خدمات و تقاضای ارز نیز ناشی از واردات اقلام مصرفی و کالاهای سرمایه ای و واردات غیررسمی است.

پس از محاسبه ارز از طریق این روش ها، اگر قیمت معاملاتی در بازار بالاتر از آن باشد حباب مثبت دارد.

ادامه مطلب
ارزش معاملات در بورس چیست؟
ارزش معاملات در بورس چیست؟

بازار سرمایه و ارزش معاملات در بورس

یکی از نکاتی که برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه باید به آن توجه کرد، ارزش معاملات است که از این طریق به میزان سهام داد و ستد شده در یک روز کاری پی خواهیم برد و تا حدی می توان حجم نقدینگی حاضر در بازار را تخمین زد. به همین دلیل است که میزان ارزش معاملات در بورس روزانه برای کارشناسان و فعالان حرفه ای بازار سهام اهمیت دارد. اگر بخواهیم به صورت ساده ارزش معاملات را تعریف کنیم، مجموع ارزش کل معاملات انجام شده بر روی سهام است. به طور مثال، اگر بر روی سهام یک شرکت دو معامله به شرح زیر انجام شود، ارزش معاملات ۳۰,۵۰۰,۰۰۰ ریال می شود، ۱۰,۰۰۰ سهم به قیمت ۲,۰۰۰ ریال که ارزش معامله ۲۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال می شود و معامله دوم، ۵,۰۰۰ سهم به قیمت ۲,۱۰۰ ریال که ارزش معامله ۱۰,۵۰۰,۰۰۰ ریال می شود. در نتیجه ارزش معاملات روزانه این سهم ۳۰,۵۰۰,۰۰۰ ریال است.

ارزش معاملات در بورس چیست؟

ارزش معاملات روزانه بازار سهام را می توان در صفحه نخست سایت بورس اوراق بهادار به نشانی tsetmc.com مشاهده کرد. همان گونه که در تصویر بالا مشاهده می کنید، واحد ارزش معاملات “میلیارد ریال” است که در این تصویر ارزش معاملات ۱۲ هزار و ۳۵۸ میلیارد ریال است. البته باید توجه داشت که این رقم شامل معاملات بلوکی نیز می شود و در صورتی که بخواهیم ارزش واقعی معاملات را پیدا کنیم باید معاملات بلوکی را از رقم درج شده در تابلوی بازار سرمایه کاست. همانطور که گفته شد از آن جهت که ارزش معاملات نشان دهنده حجم نقدینگی حاضر در بازار است، می تواند یکی از راهکارهای مناسب برای تشخیص زمان خرید و فروش سهام باشد. در واقع، یکی از عواملی که تعیین می کند ورود نقدینگی رخ داده یا خیر، ارزش معاملات است. هر چند که به طور قطع به یقین نمی توان گفت که بین رشد بازار سرمایه و ارزش معاملات، همبستگی مثبت وجود دارد اما؛ تجربه نشان داده که رشد ارزش معاملات در چند روز متوالی بیانگر ورود سرمایه های نو به بازار است.

تجربه نشان داده که هر زمان ارزش معاملات بازار رشد قابل توجهی داشته، شاخص ها و قیمت سهم ها در یک دوره کوتاه مدت رشد مطلوبی داشته اند. این موضوع را می توان به معاملات یک سهم نیز تعمیم داد؛ بدین صورت که افزایش حجم و ارزش معاملات یک سهم نشان از ورود نقدینگی به آن سهم دارد که ناشی از دلیل و خبری است که از آن شرکت شنیده می شود. به عبارتی، افزایش معاملات یک سهم به معنای توجه و تمرکز دسته قابل توجهی از سهامداران و سرمایه گذاران به آن است و به طور معمول در چنین مواقعی شاهد افزایش روز افزون قیمت آن سهم هستیم. از این رو، می توان یکی از نشانه های رشد قیمت سهام، افزایش حجم و ارزش معاملات در بورس است. در پایان باید خاطرنشان کرد که تنها ارزش پایین معاملات نمی تواند معیار محکم و قطعی برای عدم خرید سهام باشد، همانگونه که ارزش بالای معاملات نیز دلیل خوبی برای ورود به بازار سهام نیست.

ادامه مطلب
ارزش ذاتی سهام
ارزش ذاتی سهام چیست؟

مفهوم ارزش برای سرمایه گذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدیهی است هدف گروه های مختلف سرمایه گذار همواره حداکثر کردن ارزش است و مدیران به عنوان نمایندگان سرمایه گذاران که به امور سیاست گذاری و عملیاتی شرکت ها مشغول هستند، موظف اند ثروت سرمایه گذاران را به حداکثر برسانند، بااین حال ارزش مفهومی انتزاعی دارد و محاسبه آن از عینیت بالایی برخوردار نیست. به همین جهت روش های مختلف ارزشیابی در حال توسعه است و محققین پیوسته در تلاش اند تا روش های کامل تر و دقیق تری را برای این منظور ابداع و پیشنهاد نمایند. انواع مختلفی از ارزش اعم از ارزش منصفانه، دفتری، اسقاط، جایگزینی، اقتصادی و … وجود دارد که در این مطلب به ارزش ذاتی سهام خواهیم پرداخت.

ارزش ذاتی سهام

ارزش ذاتی سهام یا ارزش بنیادی (Intrinsic value) مفهومی است که تجزیه و تحلیل کنندگان مالی برای برآورد ارزش سهام، با توجه به تمام عوامل، خصوصیات و شرایط فعالیت های تجاری یا سرمایه گذاری، آن را همواره مورد استفاده قرار می دهند. ارزش ذاتی سهام یک سرمایه گذاری مانند اوراق بهادار بر اساس دو عامل قدرت سودآوری و کیفیت کسب سود تعیین می شود. قدرت سودآوری بر اساس قابلیت های واحد اقتصادی برای افزایش یا ثبات سودآوری (تکرارپذیری در سال های آینده) قابل اندازه گیری است. کیفیت کسب سود بر اساس عواملی مانند مشتری مداری، کسب رضایت مشتری، کسب رضایت کارکنان، ریسک نسبی، رقابت و ثبات پیش بینی های سودآوری ارزیابی می شود. درواقع ارزش ذاتی سهام، ارزش واقعی شرکت یا دارایی بر اساس لحاظ تمامی ابعاد کسب وکاری ازجمله صورت های مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ دارایی های مشهود و نامشهود می باشد. به واقع ارزش فعلی (present value) جریانات نقدی که سهام یک شرکت در آینده برای سرمایه گذاران پدید می آورد، گویا و تعیین کننده ارزش ذاتی سهام سهام است. لذا در پیدا کردن ارزش ذاتی سهام، پیش بینی صورت های مالی در سال های آینده از اهمیت بالایی برخوردار است.

ارزش بازاری در مقایسه با ارزش ذاتی سهام

ارزش ذاتی سهام لزوماً مساوی با ارزش بازار نیست و به همین دلیل سرمایه گذاران بنیادی با استفاده از تفاوت در قیمت ذاتی و قیمت بازار اقدام به خرید یا فروش دارایی یا سهام می نمایند. بدین صورت که اگر سهامی کمتر از ارزش ذاتی سهام خود در حال معامله باشد، درواقع ارزش بازاری کمتری از ارزش ذاتی سهام داشته و فعالان بازار در این حالت اقدام به خرید می کنند، اصطلاحاً به سهامی که کمتر از ارزش ذاتی سهام خود در حال معامله باشد undervalue می گویند و اگر سهامی بالاتر از ارزش ذاتی سهام خود در حال معامله باشد، اقدام به فروش می کنند که به چنین سهامی نیز اصطلاحاً overvalue می گویند. لذا برای سرمایه گذاران در بازار سهام، تعیین اینکه سهام بالاتر و یا کم تر از ارزش ذاتی سهام خود قیمت گذاری شده است، از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین به اختلاف بین ارزش ذاتی سهام و قیمت بازار، حباب گفته می شود. این حباب می تواند مثبت و یا منفی باشد. درواقع اگر سهمی قیمت بازاری بیشتر از ارزش ذاتی سهام خود داشته باشد حباب مثبت داشته و بایستی فروخته شود درواقع چنین سهمی به اندازه اختلاف بین ارزش ذاتی سهام و ارزش بازاری خود گران تر قیمت گذاری شده است و اگر سهمی قیمت بازاری کمتری از ارزش ذاتی سهام خود داشته باشد، حباب منفی داشته و بایستی خریداری شود به بیان دیگر چنین سهمی به اندازه ی اختلاف بین ارزش بازاری و ارزش ذاتی سهام خود ارزان تر قیمت گذاری شده است.

مفاهیم متفاوت ارزش، قیمت و بهای تمام شده

مفهوم «ارزش» با مفهوم قیمت و بهای تمام شده متفاوت است. قیمت، مبلغ واقعی صرف شده برای تحصیل دارایی است، تعریف دیگر قیمت را می توان رقم توافق شده برای معامله در بازار، دانست. بهای تمام شده نوعاً ارزش پولی عوامل تولید از قبیل کار، سرمایه و مدیریت است که برای خلق یک دارایی ضروری است. عبارت «او برای خانه اضافه پرداخته است» بر این دلالت دارد که بین قیمتی که فردی برای خانه پرداخت کرده و ارزشی که فرد دیگری برای آن تعیین کرده است تفاوت وجود دارد. ارزش، قیمت و بهای تمام شده مفاهیمی جداگانه اند و به ندرت دارای مبالغ پولی برابر هم می شوند.

ارزش ذاتی سهام

رویکردهای ارزش گذاری

جهت ارزش گذاری شرکت ها و دارایی ها، می توان یکی از چهار دسته روش های زیر را بکار برد:

  • روش های ارزش گذاری بر مبنای دارایی ها که در جایی به کار می رود که قصد داریم، دارایی های مورد تملک شرکت را از حیث ارزش فعلی ارزیابی کنیم.
  • روش های ارزش گذاری تنزیل جریان نقدی که جریان های نقدی جهت رسیدن به ارزش سهام یا شرکت تنزیل می شوند. درواقع در این روش انواع مختلف جریان نقدی (به تناسب نیاز) با نرخی که نرخ تنزیل نامیده می شود به امروز تنزیل می شوند. لذا این روش به تخمین جریانات نقدی در سال های آینده و در نظر گرفتن مفروضات اساسی در رابطه با شرکت نیازمند خواهد بود.
  • روش های ارزش گذاری نسبی که مبنای ارزش گذاری در این دسته روش، انواع مختلف ضرایب می باشند. P/E (قیمت به سود )، P/B (قیمت به ارزش دفتری)، P/S (قیمت به فروش)،P/D (قیمت به سود تقسیمی)، EV/S (ارزش شرکت به فروش) و… ازجمله این نسبت ها یا ضرایب هستند.
  • روش های قیمت گذاری حق اختیار که در این روش ها از ارزش گذاری مطالبات احتمالی استفاده می شود.

در به کارگیری هریک از روش های بالا در نظر گرفتن اصول بنیادی زیر در ارزش گذاری حائز اهمیت است، درواقع برای این که مدل ارزشیابی از دیدگاه مفروضات، تعاریف و روابط، قابل اتکا و سازگار باشد، باید اصول زیر در آن رعایت شده باشد:

اصل سازگاری

بدین معنی که متغیرهای به کار رفته در فرمول ها با یکدیگر سازگار باشند. به عنوان مثال، چنانچه جریان نقد استفاده شده برای ارزشیابی، جریان نقد آزاد شرکت است، باید نرخ تنزیل نیز نرخ تنزیل کل جریان های نقد یا همان شرکت باشد. یا به عنوان مثالی دیگر، نرخ رشد استفاده شده باید نرخ رشد سود شرکت باشد. این اصل باید در خصوص مدل های تخمین ارزش پایانی (terminal value) و دوره پیش بینی نیز رعایت شود.

اصل انتظاری بودن نرخ ها

نرخ های استفاده شده برای بازده سهامداران، بدهی ها، رشد و بازده سرمایه گذاری ها همگی باید انتظاری باشند و نه تاریخی، زیرا پول پرداختی برای خرید شرکت بابت جریان های نقدی آتی و نه تاریخی است. دلیل محاسبه نرخ های تاریخی، استفاده از آ ن ها به عنوان معیاری برای تخمین و پیش بینی نرخ های آتی است. (در این رابطه موضوع مهمی وجود دارد و آن این است که در بازارهای مالی، سرمایه گذاران آینده را می خرند، درواقع چشم انداز یک سرمایه گذار رو به سوی آینده است و لذا این موضوع باید در محاسبات کمی ارزش نیز به نوعی منعکس شود.)

اصل تفکیک اقلام غیرعملیاتی

به منظور امکان اندازه گیری صحیح عملکرد شرکت و سازگار بودن اقلام و متغیرهای استفاده شده، اقلام عملیاتی از غیر عملیاتی تفکیک و هرکدام به صورت مستقل ارزشیابی می شوند.

اصل اهمیت

در ارزشیابی نیازی به انجام محاسبات دقیق و پیچیده و زمان بر برای متغیرهای کم اهمیت نیست. به عنوان مثال چنانچه در شرکتی پاداش هیئت مدیره یک هزارم سود خالص باشد لزومی به تخمین و اعمال اثر آن در محاسبات نخواهد بود.

اصل جامعیت

بدین معنی که اثر درآمدی و هزینه ای همه اقلام مهم صورت های مالی باید در محاسبات لحاظ شوند. به عنوان مثال، منابع مالی حقوق صاحبان سهام به عنوان یک منبع مالی، همراه با هزینه بوده و باید هزینه آن در محاسبات منظور شود. همچنین این اصل بیان می دارد که پارامترهای استفاده شده در مدل باید به نحوی محاسبه و تخمین زده شوند که متأثر از تغییر در رویه های حسابداری، دست کاری، سیاست های مدیریتی و … نباشند.

ادامه مطلب
۱
ارزش یا قیمت اسمی و قیمت...

قیمت اسمی (ارزش اسمی) و قیمت واقعی (ارزش واقعی)، واژگانی هستند که افراد فعال در بازار سرمایه با آن بسیار مواجه می­ شوند. به طور کلی، هر سهم، چهار نوع قیمت دارد:

  • قیمت اسمی
  • قیمت دفتری
  • قیمت واقعی
  • قیمت ذاتی

منظور از قیمت اسمی چیست؟

قیمت اسمی یک سهم، قیمتی است که پذیره ­نویسی سهام شرکت بر اساس آن قیمت انجام می شود.

قیمت دفتری سهم چه معنایی دارد؟

اگر مجموع بدهی های شرکت را از مجموع دارایی های آن کم کنیم، مبلغ باقیمانده، نشان دهنده مجموع ارزش سرمایه سهام داران شرکت یا به تعبیر دقیق تر، مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت را نشان می دهد. حالا اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم عدد به دست آمده، قیمت دفتری هر سهم خواهد بود.

منظور از قیمت واقعی سهم چیست؟

قیمت واقعی یا قیمت معاملاتی، قیمتی است که سهام بر اساس آن در بورس معامله می شود. آنچه که قیمت سهم در بورس را تعیین می کند، میزان عرضه و تقاضا برای یک سهم است. مثلا ممکن است به علت عملکرد خوب یک شرکت، سرمایه گذاران زیادی متقاضی خرید سهام آن شرکت در بورس باشند. بنابراین، قیمت آن در بورس بر اساس میزان تقاضا، افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است این افزایش تا چند برابر قیمت اسمی هم ادامه پیدا کند. در نقطه مقابل، ممکن است عملکرد ضعیف یک شرکت باعث بی­ رغبتی سرمایه­ گذاران به خرید یا نگهداری سهم مورد نظر و در نتیجه، افزایش عرضه آن در بورس شود. در این صورت، با افزایش عرضه، قیمت سهم کاهش پیدا می کند. اگر این روند ادامه یابد، ممکن است قیمت سهم حتی به زیر قیمت اسمی یعنی ۱۰۰ تومان هم برسد. بنابراین، قیمت بازار یک سهم، قیمتی است که در بورس، برای سهم تعیین می شود.

قیمت ذاتی یا قیمت بازار؟

منظور از قیمت ذاتی یک سهم، ارزش واقعی آن سهم است. شاید برای شما این سؤال به وجود آید که چه تفاوتی بین قیمت بازار و قیمت ذاتی یک سهم وجود دارد؟ اجازه بدهید با یک مثال این مورد را توضیح دهیم. فرض کنید اکنون قیمت بازار سهم شرکت الف، ۲۰۰ تومان است؛ به بیان دیگر، سهام شرکت الف با قیمت ۲۰۰ تومان در بازار بورس معامله می شود. اما هم چنان سرمایه گذاران زیادی متقاضی خرید این سهم هستند. اگر از این سرمایه گذاران سؤال کنید که چرا قصد دارید سهام این شرکت را خریداری کنید؟ پاسخ همه آن ها این خواهد بود که:

«به نظر ما، این سهم بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش دارد.»

معنی پاسخ بالا این است که ارزش واقعی سهام شرکت الف، بیشتر از قیمت بازار این سهم است. بنابراین، در یک تعریف ساده، قیمت ذاتی یک سهم، بیانگر ارزشی است که سرمایه گذاران برای سهم قائل هستند. بد نیست که در این میان، تعریفی از سهام هم داشته باشیم.

سهام چیست؟

قیمت اسمی و قیمت واقعی

همان طور که در مقاله سهام چیست مطرح شد، در شرکت­ های سهامی، سرمایه شرکت به بخش های برابر که سهام نامیده می­ شوند تقسیم می­ گردد. مثلا شرکت سهامی الف را در نظر بگیرید که ۵۰ میلیون تومان سرمایه دارد و هر سهم آن ۱۰۰ تومان است. در نتیجه این شرکت ۵۰۰۰۰۰ سهم ۱۰۰ تومانی دارد. هر فردی که سهام شرکت را خریده باشد سهام­ دار نامیده می­ شود. برای تمامی سهام ­داران برگه سهام صادر می ­شود که روی آن مبلغی به عنوان قیمت نوشته شده است. به مبلغی که روی برگه سهام نوشته شده «مبلغ اسمی سهم» می گویند. اما سؤالی که مطرح می­ شود این است که آیا مبلغ دیگری به غیر از اسمی داریم؟

تفاوت قیمت اسمی و قیمت واقعی در چیست؟

قیمت اسمی و قیمت واقعی

منظور از ارزش اسمی سهم، مبلغی است که در اساسنامه شرکت برای هر سهم تعیین شده و این مبلغ روی ورقه سهم درج می ­شود. پس در واقع مبلغ اسمی هر سهم، حاصل تقسیم کل سرمایه شرکت بر تعداد سهام آن است. در ایران ارزش هر سهم ۱۰۰۰ ریال یا ۱۰۰ تومان است و معمولاً قیمت واقعی سهم، همان ارزشی است که سهم در بورس اوراق بهادار دارد. این قیمت تحت تأثیر وضع شرکت، فعالیت و درآمدهای آتی شرکت از ارزش اسمی سهم کمتر، بیشتر یا با آن برابر می شود. مثلا ارزش سهمی شرکت الف، ۱۰۰ تومان است ولی به خاطر عملکرد خوب شرکت و عقد قرارداد خارجی در حال حاضر سهام آن به قیمت ۲۰۰۰ تومان در بازار اوراق بهادار مبادله می­ گردد؛ این ۲۰۰۰ تومان، ارزش واقعی آن سهام است.

نکته قابل توجه این است که در تعیین میزان مشارکت، تعهدات و بهره‏‏‏‏‏ ­مندی از منافع صاحب سهم، مبلغ اسمی سهم مبنای محاسبه خواهد بود و مبلغ واقعی دخالتی در این وضعیت نخواهد داشت. حاصل­ ضرب ارزش اسمی هر سهم در تعداد سهامی که شرکت منتشر کرده، سرمایه قانونی شرکت را معرفی می کند. از طرف دیگر، حاصل ضرب قیمت واقعی سهام در تعداد سهام، ارزش سهام شرکت را نمایان می­ سازد. همچنین علاوه بر سهام، در ارتباط با اوراق مشارکت نیز مفهوم ارزش اسمی اهمیت دارد. ارزش اسمی اوراق قرضه تعیین کننده ارزش سررسید و ارزش ریالی بهره های پرداختی هستند به همین دلیل، اهمیت زیادی دارند. ارزش واقعی اوراق مشارکت نیز ممکن است کمتر، بیشتر یا برابر با ارزش اسمی آن باشد. عواملی مانند نرخ بهره بازار و میزان اعتبار اوراق قرضه، تعیین کننده ارزش واقعی آن هستند. تفاوت ارزش اسمی و واقعی در رابطه با نرخ بهره نیز وجود دارد. در واقع، تفاوت نرخ بهره اسمی و واقعی با طرح نرخ تورم معنا پیدا می کند. در یک اقتصاد تورمی، نرخ بهره واقعی، نتیجه تفریق نرخ بهره اسمی از نرخ تورم خواهد بود.

ادامه مطلب
تفاوت قیمت اسمی و ارزش بازاری
تفاوت قیمت اسمی و ارزش بازاری...

دانستن اصطلاحات مالی، از پایه های اصلی ورود به بازار بورس است. رسیدن به شناخت درستی از ماهیت سهام، آن هم قبل از شروع معاملات و سرمایه گذاری در بازار بورس، حرکتمان را در این مسیر هموارتر می کند. دانستن اطلاعات پایه، درست زمانی به کارمان می آید که می خواهیم شرکت های یک صنعت را مقایسه کرده و بهترین گزینه را جهت خرید سهام انتخاب کنیم. هر شرکت سهامی به تعداد مشخصی سهم تقسیم شده که سرمایه گذاران اقدام به خرید آنها می کنند و در نهایت به میزان سرمایه گذاری خود مالک شرکت می شوند. اگر ندانید سهمی که می خرید چه ویژگی هایی دارد، شما را صاحب چه منافعی می کند و چه مسئولیت هایی را بر گردنتان می اندازد، ممکن است در آینده دچار زیان شوید. بنابرین برای آگاهی بیشتر سرمایه گذاران بورس، در این مطلب قصد داریم دو اصطلاح کاربردی بازار سرمایه یعنی «قیمت اسمی» و «ارزش بازاری سهم» را شرح دهیم و تفاوت قیمت اسمی و ارزش بازاری سهم را بیان کنیم. نخست به تعریف «ارزش بازار سهم» می پردازیم.

ارزش بازار سهم چیست؟

«ارزش بازار سهم» یکی از مفاهیمی است که در نهایت هر سهامداری با آن رو به رو می شود. در یک تعریف ساده می توان گفت که ارزش بازار، بزرگی شرکت را نشان می دهد. این موضوع می تواند به عنوان یکی از گزینه های قابل توجه در مورد سهام یک شرکت در نظر گرفته شود. در واقع سهامداران در کنار سایر عوامل، ارزش بازار را نیز مد نظر قرار می دهند و در نهایت سهام یک شرکت را برای خرید انتخاب می کنند. حال می خواهیم به تعریف علمی تر این اصطلاح بپردازیم. در زبان انگلیسی ارزش بازار، «Market Capitalization» خوانده می شود که در بیشتر مواقع بصورت مخففش یعنی «Market Cap» (مارکت کپ) مورد استفاده قرار می گیرد و به مجموع ارزش روز یک شرکت سهامی عام گفته می شود. این ارزش از حاصل ضرب قیمت روز سهام در تعداد سهم های منتشر شده توسط شرکت بدست می آید. برای مشاهده ارزش بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس، کافی است نام یا نماد شرکت را در سایت «tsetmc.com» جستجو کنید. بنابرین دو عامل قیمت روز سهام یک شرکت و تعداد سهام منتشر شده توسط آن می تواند بر میزان ارزش بازار سهام آن شرکت اثر گذار باشد. هرچقدر شرکت، سهام بیشتری منتشر کند و به عبارتی سرمایه بیشتری داشته باشد جزو شرکت های با ارزش بازار بالا در نظر گرفته خواهد شد.

نکته دیگری که می توان راجع به ارزش بازار سهم بیان کرد این است که هر چه تقاضا برای سهام یک شرکت بیشتر باشد، قیمت آن سهم به عنوان یک عامل تعیین کننده ارزش بازار، افزایش می یابد. بنابراین، عرضه و تقاضا نیز به عنوان یک عامل تعیین کننده در این مفهوم تاثیرگذار هستند. در واقع، سهامداران با تقاضای خود می توانند ارزش بازار سهم را تغییر دهند. در حقیقت، هرچه ارزش بازار یک شرکت بیشتر باشد، شرکت بزرگتر است.

با یک مثال ساده بحث را ادامه خواهیم داد. برای محاسبه ارزش بازار یک شرکت، کافی است قیمت روز سهام آن شرکت را در سایت «مدیریت فناوری بورس تهران» ببینیم و در تعداد سهام منتشر شده توسط شرکت که در همان سایت درج شده، ضرب کنیم. به عنوان مثال شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، با نماد «فارس» را در این سایت جستجو کرده و قیمت روز ۶۷۸۷ ریال را یادداشت می کنیم. تعداد سهام منتشر شده توسط این شرکت، ۹۱٫۵۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ سهم است. حال این دو عدد را در هم ضرب می کنیم و به ارزش بازار ۶۲۱٫۰۱۰٫۵۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال می رسیم که البته این عدد در زیر ارزش معاملات سهم درج شده است. شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، جز شرکت های با ارزش بازار بالا شناخته می شود. از آنجایی که محاسبه این معیار، بسیار ساده است، سهامداران از آن جهت ارزیابی ریسک سرمایه گذاری و معیاری جهت تنوع بخشی سبد سهام خود و انتخاب سهم مناسب برای خرید، استفاده می کنند.

حالا پرسش اصلی این است که چرا ارزش بازار می تواند معیاری برای ارزیابی ریسک باشد؟ در پاسخ باید بگوییم که چون ارزش بازار، قیمت را به عنوان مهم ترین ویژگی سهم، در بر دارد. همچنین به سرمایه شرکت به عنوان بخش مهمی از ترازنامه توجه می کند. به طور معمول، هر چه شرکت منابع مالی (سرمایه) قوی تری داشته باشد، می تواند شرایط را در وقوع بحران، به آسانی مدیریت کرده و به ثبات بازگردد. بنابرین شما با خرید سهام شرکتی که تعداد سهام یا سرمایه بیشتری دارد، کمتر دچار ریسک خواهید شد. البته برای ارزیابی دقیق تر ریسک، باید به نکته های دیگری نیز توجه کرد. نکته دیگری که لازم است به آن اشاره کنیم، «اثر گذاری ارزش بازار بر شاخص های مهم بازار» به ویژه «شاخص کل» است. هر چه شرکتی ارزش بازار بیشتر و به عبارتی اندازه بزرگتری داشته باشد، بر شاخص کل بورس تهران، اثر بیشتری خواهد داشت. بنابراین وقتی شاخص کل، رشد قابل توجهی را تجربه می کند، در میان نمادهای اثر گذار غالبا شرکت های با ارزش بازار بالا دیده می شوند. رشد بیش از حد سهام یک شرکت یا افت آن، ارزش بازار سهام یک شرکت را تغییر می دهد ولی این تغییر نشان دهنده ارزنده تر شدن یا کم ارزش شدن آن سهام نیست. لازم است برای ارزیابی ارزش سهم، به عوامل دیگری نیز توجه کنیم.

در ادامه به دومین مفهوم که «قیمت اسمی سهم» است، می پردازیم.

منظور از قیمت اسمی سهم چیست؟

قیمت، از مهم ترین ویژگی های یک سهم به شمار می رود. قیمت سهم انواع مختلفی دارد که شامل قیمت اسمی، قیمت دفتری، قیمت بازاری و قیمت ذاتی می شود. در این بخش قصد داریم به تعریف قیمت اسمی بپردازیم. قیمت اسمی سهم، مبلغی است که هنگام چاپ و انتشار برگه سهام توسط شرکت روی آن نوشته می شود. این رقم مطابق ماده ۲۹ قانون تجارت نباید از ۱۰٫۰۰۰ ریال بیشتر باشد اما به طور معمول در اغلب شرکت های پذیرفته شده در بورس این مبلغ ۱٫۰۰۰ ریال است. عدد ۱۰۰ تومان مبنای محاسبات زیادی در سایر مفاهیم مالی است. معمولاً سرمایه یک شرکت در بازار بورس تهران از ضرب تعداد سهام آن در عدد ۱۰۰ تومان به دست می آید. همچنین برای تعیین تعداد سهام یک شرکت، سرمایه آن را بر عدد ۱۰۰ تومان تقسیم می کنند.

برای دانستن قیمت اسمی یک سهم، می توان از برگه سهام شرکت استفاده کرد. روی برگه سهم، تعداد سهام منتشر شده و قیمت اسمی هر یک از سهام، به علاوه تعداد سهامی که سهامدار در اختیار دارد، درج شده است. این قیمت در اساسنامه شرکت ها نیز درج می شود اما هرگز قیمت نهایی برای مبادله سهم نخواهد بود. قیمت خرید و فروش هر سهم، تنها با عرضه و تقاضا مشخص می شود. در واقع قیمت بازاری می تواند با قیمت اسمی متفاوت بوده و بیشتر یا کمتر از ارزش اسمی آن باشد. قیمت به عنوان یک ویژگی مهم سهم، می تواند ابزاری برای بررسی شرکت به حساب بیاید. ولی قیمت اسمی، به خودی خود نمی تواند در شناسایی سهام یک شرکت، راهنمای خوبی باشد. در عوض، ارتباط این قیمت با سایر تعاریف قیمتی مثلا قیمت بازاری، قیمت دفتری و قیمت ذاتی است که می تواند عاملی تعیین کننده در ارزش سهم باشد. قیمت اسمی در مفهوم ارزش سرمایه نیز اهمیت دارد. یکی از راه های افزایش سرمایه، از طریق بالا بردن ارزش اسمی سهام یک شرکت است. ولی با توجه به ماده ۶ اساسنامه نمونه شرکت های پذیرفته شده در بورس – سرمایه شرکت ها باید به سهم عادی یک هزار ریالی با نام تقسیم شود –  افزایش سرمایه در این شرکت ها به صورت انتشار سهام جدید صورت می گیرد.

تفاوت قیمت اسمی و ارزش بازاری سهم

 قیمت اسمی و ارزش بازاری سهم چه تفاوتی با هم دارند؟

همانطور که با هم گفتیم، ارزش بازار به عنوان مفهومی جهت ارزیابی اندازه یک شرکت و همین طور ریسک متحمل شده بر سهامدار شناخته می شود. در حالی که قیمت اسمی مانند یک قیمت ثابت که روی برگه سهم درج شده شناخته می شود و اهمیت آن در ارتباط با سایر انواع قیمت مشخص می گردد. در واقع قیمت اسمی به تنهایی نمی تواند عامل مهم و کاربردی برای شناخت یک شرکت و ارزیابی آن باشد ولی ارزش بازار می تواند اطلاعاتی را راجع به شرکت به ما بدهد که در کنار سایر عوامل به دید جامع تری برای سرمایه گذاری برسیم. قیمت اسمی در مقایسه با قیمت بازاری سهم می تواند ارزندگی سهم را به ما نشان دهد، ولی ارزش بازار، هم قیمت و هم تعداد سهم را در دل خود دارد. به بیان دیگر، قیمت اسمی، می تواند جزو کوچک تری از ارزش بازار سهم باشد. در نهایت می توان گفت، این دو مفهوم، بخش کوچکی از شناخت سهام یک شرکت هستند و به منظور بررسی دقیق تر سهام یک شرکت نیاز به دانستن مفاهیم دیگری نیز داریم.

ادامه مطلب
۱
ارزش دفتری چیست و چگونه محاسبه...

ارزش دفتری، ارزش یا بهای خالص یک دارایی است که در ترازنامه شرکت ثبت می شود و از طریق کم کردن هرگونه هزینه استهلاک انباشته از قیمت خرید یا بهای تاریخی یک دارایی محاسبه می شود. در حقیقت، ارزش دفتری معیاری کلیدی است که سرمایه گذاران برای اندازه گیری ارزش سهام از آن استفاده می کنند. در این مقاله از خانه سرمایه به بررسی ارزش دفتری می پردازیم.

ارزش دفتری چگونه محاسبه می شود؟

به زبان ساده تر می توان ارزش دفتری یک شرکت را این گونه تعریف کرد: «ارزش کل دارایی های شرکت منهای بدهی هایی که دارد.» معمولا این ارزش بر مبنای هر سهم بیان می شود و اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد سهام تقسیم کنیم، عدد حاصل بیانگر ارزش دفتری هر سهم خواهد بود. اجازه دهید با یک مثال، این موضوع را روشن تر کنیم. تصور کنید که شما برای شرکت خود یک دستگاه به ارزش ۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان خریدید. علاوه بر این، ۲۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان اضافی هم برای گسترش ظرفیت تولید آن دستگاه هزینه کرده اید. از آن زمان تاکنون ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان هزینه استهلاک انباشته این دستگاه و ۲۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان هزینه تعمیر ایرادهای آن برآورد شده است. درنتیجه ارزش دفتری این دستگاه ۴۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان خواهد بود.

(۵۰،۰۰۰،۰۰۰+۲۵،۰۰۰،۰۰۰) – (۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰+۲۰،۰۰۰،۰۰۰۰) =۴۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان

چرا ارزش دفتری مفید است؟

ارزش دفتری

مزیت اصلی استفاده از ارزش دفتری به عنوان مبنایی برای ارزیابی یک شرکت این است که هیچ گونه استنباط شخصی در محاسبه آن دخیل نمی شود. هنگامی که دارایی را خریداری می کنید، هزینه خرید آن برای ثبت ارزش آن دارایی وارد ترازنامه می شود. با گذشت زمان، آن دارایی مورد استفاده قرار می گیرد و به تدریج هزینه استهلاک، ارزش ثبت شده دارایی در ترازنامه را کاهش می دهد. اگرچه روش های محاسبه استهلاک معمولا افت واقعی ارزش دارایی در طول زمان را نشان نمی دهند، اما این تخمین، دیدگاه نسبتاً دقیقی از ارزش فعلی دارایی به شما ارائه می دهد. سرمایه گذارانی که معاملات سهامشان را بر مبنای ارزش یک شرکت انجام می دهند به رقم این ارزش توجه زیادی می کنند. اگر ارزش یک سهام کم تر از مبلغ ارزش دفتری اش باشد، معمولا سرمایه گذاران آن را به چشم فرصتی برای خرید زیر قیمت یک دارایی می بینند. خطر بالقوه این است که اگر ارزش دارایی ها در برگه ترازنامه با دست کاری رقم بالاتری ثبت شده باشد، مبلغ ارزش آن کاملا قابل توجیه است و درنتیجه قیمت سهام معامله را نشان نمی دهد.

 ارزش دفتری چه ایرادهایی دارد؟

یکی از مشکلات عمده ارزش دفتری، این است که ارزش دارایی های نامشهود مانند حقوق مالکیت معنوی را به درستی نشان نمی دهد. شرکت هایی که ماشین آلات یا ابزارهای مالی زیادی دارند، معمولاً ارزش دفتری بالایی دارند. در مقابل، شرکت های معاملاتی، خدماتی یا طراحی ممکن است ارزش دفتری کم یا ناچیزی داشته باشند. چون سرمایه آن ها افرادی هستند که در آنجا کار می کنند و تجهیزاتشان ممکن است بهای زیادی برایشان نداشته باشد. استفاده از این ارزش در ارزیابی ها برای گروه دوم خیلی مفید نیست اما برای گروه اول، معیاری مهم است که بسیاری از سرمایه گذاران آن را در نظر می گیرند. برای حل این مشکل می توانید از ارزش دفتری به عنوان « معیاری مقایسه ای در یک صنعت مشخص» استفاده کنید. مثلا اگر نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت فناوری از شرکتی دیگر بسیار پایین تر باشد، ممکن است این یک معامله تقریبا زیر قیمت و سودآور به نظر برسد. در نمونه های مشابه، این امکان وجود دارد که یک شرکت صنعتی که به شدت به دارایی هایش وابسته است، ارزش دفتری کمتری نسبت به یک شرکت تکنولوژی محور داشته باشد. اما اگر نسبت قیمت به ارزش دفتری آن شرکت، بیشتر از سایر شرکت های موجود در همان بخش از صنعت باشد، ممکن است بیش از ارزش واقعی اش قیمت گذاری شده باشد. کاستی دیگر ارزش دفتری این است که ارزش دارایی های شرکت در ترازنامه به روز نیستند و قیمت دارایی ها ممکن است در زمان محاسبه، تغییر چشم گیری پیدا کرده باشند.

ارزش دفتری، خوب است اما کافی نیست

ارزش دفتری از منظر ارزیابی، معیاری مهم تلقی می شود که از آن به طور گسترده ای برای تعیین ارزش یک شرکت و اینکه آیا قیمت سهام آن بالاتر یا پایین تر از ارزش واقعی اش است، مورد استفاده قرار می گیرد. اما به طور طبیعی در زمان ارزیابی، باید همه گزارش های مالی به دقت مطالعه شوند و گزینه های دیگری نیز در کنار این ارزش مانند ماهیت دارایی ها و بدهی ها، اینکه آیا شرکت در حال حاضر سودآور است یا زیان ده، نسبت بدهی به دارایی و غیره نیز مورد بررسی قرار بگیرند.

ادامه مطلب