روانشناسی موفقیت در بازار بورس
«تازه گرایی» یا «Recency Bias» عاملی است که موجب می شود افراد به شکل مشخصی بیشتر از رویدادهای گذشته، رویدادها و مشاهدات اخیر را به یاد آورند و بر آن ها تمرکز کنند. مثلا تصور کنید در حال گذر از خیابانی هستید که ۲۰ عدد ماشین (۱۰ ماشین قرمز و ۱۰ ماشین آبی) در آن پارک شده است. ماشین های قرمز در ابتدای خیابان به شکلی فشرده و ماشین های آبی در انتهای خیابان بسیار فشرده تر پارک کرده اند. اگر از شما بپرسند تعداد ماشین های آبی بیشتر بود یا قرمز؟ به احتمال زیاد پاسخ شما ماشین آبی رنگ خواهد بود. چون تازه از کنارشان عبور کرده اید و بیشتر در ذهن شما مانده اند. این مثال را می توان به سرمایه گذاری هم نسبت داد.
مثلاً در بورس کشور خودمان که سال ۱۳۹۲ را با رشد چشمگیری تا اواسط دی ماه پیش برد بسیاری از صندوق های مشترک سرمایه گذاری که قبل از سال ۹۲ عملکرد مناسبی نداشتند در آن سال جزو صندوق های برتر شناخته شدند. افراد جدیدی که تصمیم داشتند فعالیت خود را در بورس آغاز کنند به هنگام انتخاب این صندوق ها عملکرد کوتاه مدت شان را مد نظر قرار دادند. این حرکت را می توان به سوگیری تازه گرایی نسبت داد. چون مبنای تصمیم گیری آنها عملکرد اخیر صندوق ها بود نه عملکرد گذشته صندوق و مدیرش.
این سوگیری بیشتر خود را در بازارهای داغ و پررونق نشان می دهد. در این حالت، سرمایه گذاران گمان می کنند که بازار رشد کوتاه اخیر خود را در زمان های بلندمدت آتی تکرار خواهد کرد. اما این واقعیت را فراموش می کنند که بازار رو به تنزل بالاخره رخ خواهد داد.
۴ رویدادی که به واسطه تازه گرایی در بورس رخ می دهند
- تازه گرایی موجب می شود سرمایه گذاران الگوها را مبنا قرار داده و برآوردهای خود را بر اساس نمونه هایی از داده های تاریخی – که اندازه آن ها کوچک است – انجام دهند. سرمایه گذارانی که تنها بر اساس این نمونه ها خرید می کنند، ممکن است بدون آن که بدانند در اوج قیمت یک سهم، آن را بخرند. معمولا این سرمایه گذاران در زمان نامناسب به سرمایه گذاری در طبقه های مختلف دارایی دست می زنند و به همین دلیل، متحمل زیان می شوند.
- سوگیری تازه گرایی موجب می شود سرمایه گذاران ارزش بنیادی را نادیده گرفته و تنها بر عملکرد افزایش قیمت اخیر تمرکز کنند. زمانی که سیکل بازده به اوج خود رسیده و آمار و ارقام عملکرد اخیر جذاب به نظر می رسد نوعی امید به کسب سود ایجاد می شود. با تمرکز صرف بر قیمت سهم و نه بر ارزش ذاتی آن، زمانی که قیمت سهام در بلندمدت به سطح متعادل خود برمی گردد اصل سرمایه به مخاطره می افتد.
- سوگیری تازه گرایی باعث می شود سرمایه گذاران واژگانی فریبنده و قانع کننده مانند: «این بار فرق می کند» را بر زبان بیاورند. مثلا در سال ۱۳۹۲ حافظه کوتاه مدت منفعت های اخیر، برخی از سرمایه گذاران را آن قدر تحت تأثیر قرار داد که حقایق تاریخی در مورد ارزش گذاری عقلایی و حباب های قیمتی را کاملا نادیده گرفتند.
- سوگیری تازه گرایی موجب می شود سرمایه گذاران، تخصیص مناسب دارایی را فراموش کنند. سرمایه گذاران حرفه ای از ارزش تخصیص مناسب دارایی ها آگاه اند و هر زمان که لازم باشد پرتفوی یا سبد دارایی های خود را دوباره تنظیم می کنند. سوگیری تازه گرایی می تواند سرمایه گذاران را شیفته یک طبقه خاص از دارایی کند. تخصیص مناسب دارایی ها کاری ضروری برای رسیدن به موفقیت بلندمدت در سرمایه گذاری است.
آیا شما هم درست پیش بینی می کنید؟
فرض کنید فهرست زیر را به شما داده اند. لطفا آن را یک بار به ترتیب بخوانید.
۱- فاطمه ۲- حسین ۳- مریم ۴- زهرا ۵- زینب ۶- رضا ۷- نرگس ۸- علی ۹- صادق ۱۰- محمد
حالا بدون نگاه کردن به بالا پاسخ دهید تعداد اسم های زن بیشتر است یا مرد؟
پاسخ:
اگر فرایند توضیح داده شده در بالا را درست رفته باشید احتمالا به نظر شما، تعداد مردان بیشتر از زنان است. ولی درست این است که در این فهرست، تعداد اسامی مردان و زنان برابر هستند. اسامی مردان در انتهای فهرست متمرکز شده است. بنابراین افرادی که در معرض تازه گرایی هستند احتمالا تعداد مردان را بیشتر از زنان می بینند.
مثال دیگری در بازار بورس ایران به انتشار خبر افزایش ۱۷ درصدی نرخ سیمان در اردیبهشت ۱۳۹۴ بازمی گردد. با وجود آن که نزدیک به یک سال، سهام این گروه به دلیل مشکلات فروش، صادرات، فزونی عرضه ها و غیره، تحت شرایط منفی معامله می شدند، اما به محض انتشار درخواست افزایش نرخ برای این صنعت اتفاقات و نگرانی های گذشته فراموش شدند و افزایش نرخ، در مرکز توجه قرار گرفت. در آن زمان، صنعت سیمان با رشد کوتاه مدت ۲-۳ روزه (بازدهی ۱۰-۱۲ درصدی) روبه رو شد و پس از آن دوباره به افت روزهای گذشته ادامه داد. این مورد را به این دلیل می توان به تازه گرایی نسبت داد که سرمایه گذاران به خبرهای اخیر نسبت به اطلاعات گذشته بیشتر وزن داده بودند و به آن ها توجه می کردند.
تازه گرایی در امواج الیوت
اگر یادتان باشد در دوره نخبگان بورس و در بحث امواج الیوت، ویژگی های هر موج و نکات روان شناختی شان را بررسی کردیم. در آن دوره توضیح دادیم که در هر موج، عامه سهام داران (چه بازندگان و چه برندگان) چه فکری می کنند. حالا جالب است بدانید همین تازه گرایی، خود عامل کشیده شدن موج ۳ (extended wave 3) است. چون خیلی از سرمایه گذاران به صورت هیجانی وارد می شوند. همین تازه گرایی یکی از دلایل طولانی شدن موج ۴ است یا به اصطلاح، تشکیل موج ترکیبی ۴. پس یادمان نرود هر زمان در نمودار، اتفاقی پیوسته رخ داد خیلی ها دچار تازه گرایی می شوند و ممکن است باعث طولانی شدن زمانی و قیمتی موج فعلی شما باشند.
پادزهر تازه گرایی چیست؟
از آنجایی که این متن برای خریداران بسته جامع یا شرکت کنندگان دوره نخبگان تهیه شده است به این عزیزان توصیه می کنیم پادزهر تازه گرایی را فراموش نکنند. هر زمان خواستید کاری در بازار بورس انجام دهید مثلا تصمیم به خرید، فروش و حتی نگهداری سهمی که سیگنال فروش دارد (مواردی که در دوره تکنیکال مطرح شد) گرفتید، حتما از خود سوال کنید: «آیا تصمیم من فقط بنا به اتفاقات اخیر است و من دچار تازه گرایی شدم؟ یا نه، بر پایه اطلاعات قدیم و جدید است و وزن همه را یکسان در نظر گرفتم؟»
همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده است که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند. قماربازان قدیم بسیار به این فکر کرده اند و حاصل نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده می کنند. یکی از این روش های شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازار های سرمایه گذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده است، روش مارتینگل است. روش مارت زدن در شرط بندی هایی بکار می رود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است (دقت کنید در بازار بورس شما با مقداری آموزش دیگر بیشتر از حالت ۵۰-۵۰ احتمال موفقیت دارد و شرایط بسیار بهتر است، اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل در نهایت برنده است).
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعدازآن توسط معامله گران مختلفی با روش های گوناگون اجرا شد.طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمت های نامساوی (از توان های عدد ۲) تقسیم می کنید و خرید خود را در قیمت های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می دهید.
فرض کنید شما ۱ عدد سهم را باقیمت ۱۰۰ تومان خریداری می کنید و انتظار رشد آن را دارید. ولی برخلاف انتظار قیمت آن ۵% افت کرده و به ۹۵ تومان می رسد. بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت ۲ عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به ۹۶٫۷ تومان کاهش می یابد و در صورت رشد قیمت به بالای ۹۶٫۷ تومان کل خرید شما سودآور می شود، درحالی که قیمت هنوز به ۱۰۰ تومان اولیه نرسیده است.
حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً ۵% دیگر افت نماید و به ۹۰٫۲۵ تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید ۲ برابر خرید قبلی یعنی ۴ سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به ۹۳ تومان کاهش می یابد و درحالی که قیمت فعلی سهم در حال حاضر ۱۰% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط ۳٫۵% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.
مزیت روش مارتینگل چیست؟
مزیت روش مارتینگل این است که هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله می گیرد و منفی می شود، می توان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم، چه بسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمت های قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معامله ای که می توانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
مارت زدن چیست؟
در روش مارتینگل، فرد در یک رشته شرط بندی حاضر می شود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود. مثال زیر نشان می دهد که این استراتژی چگونه کار می کند و سود آن چقدر خواهد بود:
فرض کنید که در یک شرط بندی با انداختن یک سکه شرکت می کنیم به طوریکه سکه می اندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را می بازیم. پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا شیر می آید و فرد می برد و پولش می شود ۲B تومان یا می بازد. اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندیش را دوبرابر می کند یعنی ۲B تومان وسط می گذارد. در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: ۲B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کند یعنی ۴B تومان. اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: ۴B تومان
سود کل: ۴B-3B= B تومان
و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت بار N ام شما مقدار B سود کرده اید، البته اگر سرمایه تان تمام نشده باشد!
استراتژی خرید پله ای چیست؟
خرید پله ای یکی از روش هایی است که معامله گران حرفه ای به منظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده می کنند درواقع یکی از مهم ترین خصوصیاتی که یک معامله گر موفق را از یک معامله گر معمولی متمایز می کند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است. همه ی ما این انتظار را داریم که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار به گونه ای پیش می رود که علی رغم اینکه احساس می کنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کرده ایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده می کنیم.
در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم می توان انتظار داشت که بعد از ۱۰-۱۵% افت، قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربه سر بفروشیم؟
مشکل روش مارتینگل چیست؟
این روش توسط معامله گران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آن ها با توجه به سیستم های معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومی سازی کرده اند. طبق این روش ما می توانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمی توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود ۲ برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن به شدت افزایش پیدا می کند.
چگونه مشکل روش مارتینگل را بر طرف کنیم؟
باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد. توصیه می شود که مراحل خرید را به ۳ مرحله کاهش داد، بدین صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی تقسیم کنیم:۱،۲،۴ و ۸٫در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته می شود که همان توان های عدد ۲ هستند که در هر مرحله از خرید به کاربرده می شوند (یعنی کل سرمایه شما به ۱۵ قسمت تقسیم شده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده می شود: مثلاً ۱۵ میلیون به ۱ میلیون،۲میلیون،۴میلیون و ۸ میلیون تقسیم می شود).
با این تقسیم بندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیه تان، بازه ی حد ضرر خود را به ۳ قسمت تقسیم می کنید و هر بار که قیمت به یکی از این ۳ بخش می رسد، پله بعدی خرید خود را انجام می دهید.
درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کرده اید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینه شده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود می شود.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در در بورس چیست؟
این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمام شده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت. بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه می کنند، استفاده شود.
یک مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بازار بورس
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید ۳ پله ای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم می بینیم. نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفته شده است.
اگر ما ۱۵ میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل ۱ میلیون تومان از پول خود را در قیمت ۱۲۸ تومان خرید می کنیم (۷۸۰۰ سهم ۱۲۸ تومانی).
با ۵% افت قیمت سهم ۲ میلیون تومان بعدی را هم خرید می کنیم(۱۶۲۰۰ سهم ۱۲۳ تومانی).
با ۱۰% افت قیمت سهم ۴ میلیون تومان بعدی را خرید می کنیم(۳۴۲۰۰ سهم ۱۱۷ تومانی).
و درنهایت با ۱۵% افت قیمت ۸ میلیون پایانی را خرید می کنیم(۷۲۷۰۰ سهم ۱۱۰ تومانی).
با آخرین خرید میانگین کل خرید به ۱۱۴٫۶ تومان کاهش می یابد.
درنتیجه به محض اینکه قیمت سهم از ۱۱۴٫۶ تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (۱۶۸ تومان) از کل این خرید در این مثال ۶,۹۹۰,۰۰۰ تومان سود کسب شده است (معادل ۴۶%). در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت ۱۲۸ تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود،۴,۶۸۰,۰۰۰ تومان سود از این خرید کسب می شد (معادل ۳۱%) و اگر هم بعد از افت قیمت به ۱۲۸ تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.
شاید در مقاله “فعلا بذارم باشه! دلیل بسیاری از ضرر های ما در بازار بورس” در نگاه اول با این مقاله تداخل داشته باشد اما در واقعیت یک فرد نخبه سرمایه گذاری درگیر این اتفاق نمی شود، توصیه می کنم حتما نکته های زیر را مطالعه کنید.
چند نکته بسیار مهم در مورد روش مارتینگل
این روش زمانی بسیار کاربردی است که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و حال این موضوع و روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک خواهد کرد. اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید. پس اگر تحلیلگر بنیادی خوبی نیستید توصیه می کنیم حتما تحلیلگر بنیادی خوبی شوید. دوره نخبگان بورس و بسته جامع خانه سرمایه نیز می تواند به شما کمک کند.
همچنین یادتان نرود در این روش شما باید در بازار منفی و در زمانی که همه نا امید هستند خرید کنید. پس روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید، که البته در دوره نخبگان در مورد این موضوع مفصل صحبت می شود و راهکار های روانشناسی لازم به نخبگان آموزش داده می شود. همچنین در بسته آموزشی جامع و در بسته ۱۰ شاه کلید بزرگان بورس در یکی از فصل ها به این موضوع پاسخ داده می شود و در مثال “آقای بازار” این موضوع را می آموزید. نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال به نقاط PRZ و امواج الیوت مسلط باشید چیزی که هم در بسته جامع آموزش بورس خانه سرمایه و هم در دوره نخبگان آموزش داده می شود.
استراتژی خروج به یکی از پرتکرارترین استراتژیهای دنیای ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. از مهمترین عوامل این اتفاق، نوسانات متعددی است که در آن اتفاق میافتد و در نتیجه معاملهگران و به خصوص افراد کم تجربه، با ضرر و ریسک مواجه میشوند. در چنین شرایطی، یکی از مهمترین راههایی که میتوان با استفاده از آن از داراییها محافظت کرد، استراتژی خروج از بازار است؛ در این مقاله قصد داریم تا شما را با مفهوم این استراتژی و اهمیت و انواع آن آشنا کنیم؛ با ما همراه باشید.
استراتژی خروج از بازار چیست؟
در سرمایهگذاری، ترید یا تجارت، استراتژی های خروج به محموعه برنامههای مشخص برای زمانهای ضروری گفته میشود. در این برنامه، سرمایهگذار یا صاحب کسبوکار پس از احراز معیاری خاص یا ایجاد موقعیت به خصوصی، سرمایه خود را از موقعیت معاملاتی خارج میکنند. این کار، اساسا برای خروج از یک سرمایهگذاری نادرست یا بستن معاملهای پر ضرر اجرا میشود؛ به همین دلیل، مهمترین و اصلیترین هدف این استراتژی، محدود کردن میزان ضرر و زیان وارده است.
همچنین، در زمانیکه سرمایهگذاری به هدف تجاری خود رسیده باشد، میتوان از Exit Strategy نیز استفاده کرد. از مهمترین دلایل این اتفاق میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تغییر در برنامهریزی کلان و نیاز فوری به سرمایه نقدی
- تغییر چشمگیر وضعیت بازار به دلیل اتفاقی ناگوار و غیرمنتظر
دلیل اهمیت استراتژی خروج (Exit Strategy)
فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال باید بر اساس استراتژیهای از پیش تعیین شده باشد که از ضرر و زیان جلوگیری کند. به طور خاص، در بسیاری از موارد، موضوعی که باعث ایجاد زیان میشود، طمع معاملهگر است. همچنین تغییر قیمتی شدید نیز میتواند شما را با چالشهای متعددی مواجه کند. بسیار پیش میآید که در فاصله زمانی بسیار کوتاهی، دارایی به قیمتی بیش از قیمت اصلی افزایش و به سرعت کاهش مییابد. برای مثال شما میتوانید یک کوین ویژه بخرید که قیمت آن در یک جهش 20٪ افزایش پیدا میکند.
بنابراین تصور کنید تمامی دوستان شما تصمیم میگیرند این کوین را برای مدتزمان بیشتری نگه داشته و باعث ایجاد FOMO شوند؛ FOMO یعنی ترس از اینکه بعد از فروش کوین، قیمت سر به فلک کشیده و برخلاف دوستانتان، سود صدها برابری برای شما باقی بماند. در چنین شرایطی، شما تصمیم میگیرید این کوین را نگه دارید.
گاهی نیز پیش میآید که قیمت کوین طی 2 ماه، بیش از 50٪ کاهش مییابد. در این زمان، میتوانید کوین خود را فروخته و ضرر کنید، یا صبر کرده و منتظر افزایش قیمت بمانید. هیچکس نمیداند در آینده چه اتفاقی میافتد و قیمت این کوین ممکن است هرگز به بالاترین سطح خود برنگردد.
همانطور که در مثال بالا قابل مشاهده است، اگر از ابتدا یک استراتژی خروج داشتید، درنهایت مجبور نبودید از میان بد و بدتر یکی را انتخاب کنید. در نتیجه اگر تصمیم داشتید تمام یا بخشی از دارایی خود را با سود 20٪ بفروشید، سود بیشتری کسب میکردید؛ با این حال با اجتناب از تصمیمگیری در زمان درست، با ضررهای زیادی مواجه شدهاید. پس باید از همان ابتدا بهترین استراتژی خروج از سهم را انتخاب کرده باشید تا بتوانید در بهترین زمان، بهترین تصمیم را بگیرید.
مزایای استفاده از Exit Strategy
دلایل متعددی وجود دارند که باعث شدهاند این استراتژی به شکل ویژهای مورد استقبال معاملهگران قرار بگیرد. در ادامه برخی از مهمترین این موارد را مورد بررسی قرار میدهیم:
1. کسب سود
هیچکس نمیداند چه زمانی قیمتها کاهش یا افزایش خواهند داشت؛ بنابراین سود نقدی به شما کمک میکند تا ثروت خود را افزایش داده و بودجه بیشتری برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال با عملکرد بالاتر داشته باشید.
به طورکلی، شما همیشه میتوانید از دستورات محدود/توقفی برای کسب سود استفاده کنید؛ اما مجبور نیستید 100٪ ارز دیجیتال خود را در یک تراکنش بفروشید. در مقابل شما میتوانید از روش گام به گام نیز استفاده کنید؛ یعنی محدودکردن/توقف سفارشها برای فروش درصد از پیش تعیینشده ارز دیجیتال موردنظر با قیمتهای مختلف.
2. به حداقل رساندن ضرر
فرض کنید یک ارز دیجیتال خریداری کردهاید و قیمت آن شروع به کاهش میکند. آیا میتوانید آن را نگه دارید و منتظر افزایش قیمت باشید؟ پاسخ این است که همیشه ممکن است این اتفاق نیفتد و قیمت همچنان کاهش یابد؛ بنابراین ضرر بسیار بیشتری در مقایسه با زمانی متحمل میشوید که آن را زودتر بفروشید. استراتژی خروج از ارز دیجیتال شما میتواند از این ضرر بزرگ جلوگیری کند.
یکی از ابزارهای رایج تبادل کریپتو برای به حداقل رساندن ضرر، دستور حد/ توقف است که در آن شما فروش ارز دیجیتال خود را با قیمتی خاص از قبل تعیین میکنید؛ برای مثال فرض کنید بیت کوین را به قیمت 20000 دلار خریداری کردهاید. با توجه به میزان ضرری که میتوانید تحمل کنید، تصمیم میگیرید بیت کوین خود را زمانی بفروشید که قیمت آن به 15000 دلار رسید. سفارشهای محدود/ توقف به شما این امکان را میدهد تا بهطور خودکار سفارش فروش بیت کوین خود را در آن قیمت خاص بازار قرار دهید.
این روش نهتنها راحت است، بلکه ابزاری مؤثر برای محدودکردن تضاد احساسات محسوب میشود. ممکن است متوجه شده باشید که اگر آنها را با قیمتی بالاتر از قیمتی قرار دهید که ارز دیجیتال خود را با آن خریدهاید، میتوانید از سفارشهای محدود/ توقف برای کسب سود استفاده کرد و این ما را به دلیل بعدی برای استراتژی خروج از ارزهای دیجیتال میرساند.
3. به حداکثر رساندن سود
استراتژی خروج سرمایه گذاری به شما کمک میکند تا از فرصتهای جدید بهرهمند شده، بهتر سرمایهگذاری کرده و در نهایت سود بیشتری به دست آورید.
اگر سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال شما خوب عمل میکند، ممکن است همچنان بخواهید سود بیشتری کسب کرده و از آن برای سرمایهگذاری در داراییهای رمزنگاری با عملکرد بهتر استفاده کنید. چنین عملکردی رشد سرمایه شما را تسریع میکند.
اما چنانچه سرمایهگذاری شما کارساز نباشد، ممکن است به امید روند صعودی آن را بیش از حد انتظار نگه دارید، اما سرمایهگذاری شما اکنون قفل شده و برای کسب سود در داراییهای ارزهای دیجیتال امیدوارکنندهتر، در دسترس نیست. یک استراتژی خروج از کریپتو به شما کمک میکند تا ضررهای خود را به حداقل برسانید و آن وجوه را برای فرصتهای بهتر آزاد کنید.
به همین دلیل، بسیاری از سرمایهگذاران کریپتو یک استراتژی سرمایهگذاری مجدد دارند که در آن بخشی یا تمام ارز دیجیتال را برای خرید داراییهای دیگر میفروشند. همچنین شما میتوانید بعداً یعنی زمانی که ارز مورد نظر به شرایط مطلوب رسید، روی همان ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید که این بیشک میتواند در بازار ارزهای دیجیتال اتفاق بیفتد؛ جایی که قیمتها ممکن است به دلیل عواملی در داخل و خارج از خود بازار در نوسان باشد.
4. پاسخ به تغییرات غیر قیمتی
یکی دیگر از دلایل استراتژی خروج از ارز دیجیتال این است که ممکن است بخواهید ارز دیجیتال خود را بهدلیل اتفاقاتی که بر بازار تأثیر میگذارند یا سبب تغییر چشمانداز سرمایهگذاری شما میشوند، بفروشید. شاید برخی مقررات در کشور شما مانع توسعه پروژه زیرساخت ارز دیجیتال شما میشود.
در این صورت شما تصمیم میگیرید روی ارز دیجیتال دیگری سرمایهگذاری کنید که ناگهان پتانسیل پیدا کرده است؛ زیرا چندین بانک تصمیم گرفتهاند آن را بهعنوان یک روش پرداخت قابلقبول بپذیرند. درحالیکه استراتژی خروج از کریپتو شما نمیتواند تمام تغییرات احتمالی غیر مرتبط با قیمت را در نظر بگیرد، مبنایی است که براساس آن تصمیم میگیرید در پاسخ به این رویدادها چه زمانی و چه مقدار از ارز دیجیتال خود را بفروشید.
5. دستیابی به اهداف شخصی
فرض کنید برای یک رایانه شخصی جدید پسانداز میکنید، اما میخواهید این سرمایهگذاری را افزایش دهید تا بتوانید یک لپتاپ خوب تهیه کنید. شما تازه وارد سرمایهگذاری شدهاید؛ بنابراین ترجیح میدهید با یک ارز دیجیتال وارد بازار کریپتو شوید که شما را با سود روزانه خوشحال میکند.
برای مثال تصمیم میگیرید در CHSB سرمایهگذاری کنید؛ زیرا میتواند بازده روزانه به شما ارائه دهد. از آنجا که حداقل دوره سرمایهگذاری وجود ندارد، هنگامی که سرمایه اولیه شما به مقدار مورد نظر رسید، CHSB خود را بفروشید و از پول آن برای خرید لپتاپ مورد نظر خود استفاده کنید.
چهار قانون مهم سرمایهگذاری
بزرگترین سرمایهگذاران همیشه تأکید میکنند که برنامه مشخصی برای تراکنش دارند و برای این منظور قوانینی را برای سرمایهگذاری وضع کردهاند که به نظر میرسد در بازار ارزهای دیجیتال نیز بتوان از آن استفاده کرد.
- فقط داراییهایی را بخرید که توانایی از دست دادن آنها را دارید: به طور معمول، این مبلغ 5-10درصد از کل مبلغ اصلی محاسبه میشود.
- دارایی مورد نظر خود را شناسایی و تحقیق کنید: خرید یک دارایی تنها به این دلیل که سر و صدای زیادی دارد، یک تجارت پرخطر است؛ با این حال روی داراییهایی سرمایهگذاری کنید که ریشه تأیید شدهاند.
- یک برنامه معاملاتی خاص داشته باشید: اهداف قیمت خرید و فروش خود را بشناسید و برنامه مشخصی را تدوین کنید و به آن پایبند باشید.
- سرمایهگذاری بلندمدت همیشه سودآور نیست: این قانون تا حد زیادی مختص بازار کریپتوست. اگر معاملهگر باتجربهای نیستید، باید بدانید که نگهداشتن دارایی مانند بیت کوین یا اتریوم برای چند سال میتواند بسیار سودآور باشد؛ با این حال این مشکل ممکن است درباره سایر ارزهای دیجیتال صدق نکند و اگر آنها را برای مدت طولانی نگه دارید، قبل از کسب سود متحمل ضرر خواهید شد.
بهعنوان سرمایهگذار ممکن است همه ما در FOMO مشارکت داشته یا پول زیادی را در داراییهای مخاطرهآمیز صرف کرده باشیم؛ به هر حال، تجربه از دست دادن سرمایه را در حرفه خود داشتهایم.
در این میان، مشکل اساسی این است که باید از اصول اولیه تجارت که در شرایط بحرانی میتواند بسیار مفید باشد، آگاهی داشته باشیم، اما ضروری است از زمان مناسب برای فروش آگاه باشم؛ درنتیجه باید بهترین استراتژی خروج را پیدا کنیم.
انواع استراتژی خروج از بازار ارزهای دیجیتال
سفارشهای مشروط
یکی از روشهای شناساییشده برای جلوگیری از زیان بیشتر یا کسب سود در محدوده قیمتی مشخص، ایجاد سفارشهای مشروط است. این سفارشها که محدودیتهای سفارش یا محدودیتهای توقف محسوب میشوند، به شما کمک میکنند تا پیش از اینکه خیلی دیر شود، تعیین کنید داراییتان با چه قیمتی بفروشد یا بخرد. سفارش حد، محدوده قیمتی معینی را برای صرفهجویی در سود در نظر میگیرد و سفارش محدود، محدوده قیمتی مشخصی را برای جلوگیری از ضرر مدنظر قرار میدهد.
برای مثال، تصور کنید ۱۰۰ دلار بیت کوین را به قیمت ۲۵۰۰۰ دلار خریدهاید؛ در این بین تصمیم میگیرید زمانی که قیمت بیت کوین به ۲۰۰۰۰ دلار رسید، آن را بفروشید تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. یکی از راههای انجام این کار این است که یک سفارش محدود (برای فروش) به 20000 دلار بدهید؛ یعنی اگر دارایی به قیمت ویژه برسد، دستور فروش دارایی به آن قیمت ویژه به دفترچه سفارش اضافه میشود.
این سفارش تا زمانی که قیمت به محدوده تعیینشده برسد یا تصمیم به لغو آن نداشته باشید، باز خواهد ماند. آنچه ایجاد سفارشهای محدود را آسان و کاربردی میکند، امکان اجرای خودکار آنهاست؛ بنابراین حتی اگر مستقیم بازار را تماشا نمیکنید، میتوانید مطمئن باشید وقتی روند در جهت خاصی حرکت میکند، بهطور خودکار از بازار خارج میشوید تا سود خود را ذخیره کرده یا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
توجه داشته باشید که با این راهحل ممکن است درصورت وجود نوسانات شدید قیمت، سفارش به موقع تکمیل نشود؛ با این حال، ایجاد محدودیتهای مشروط (برای کسب سود) و محدودیتهای توقف (برای جلوگیری از ضرر بیشتر) همیشه میتواند یکی از ایدههای درست برای خروج بهموقع از بازار باشد.
تعیین اهداف دوره
مهمترین عاملی که باید هنگام فروش دارایی در نظر بگیرید، قیمت دارایی مورد نظر هنگام خروج از بازار و ارتباط آن با قیمت خرید است. قبل از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و تعیین قیمت هدف، باید اهداف کلی خود را بررسی و مرور کنید. به این فکر کنید که هدف شما از سرمایهگذاری چیست و آیا میخواهید بلندمدت یا کوتاهمدت سرمایهگذاری کنید. اگر دلیل سرمایهگذاری را بدانید، میتوانید سریعتر و آسانتر تصمیم بگیرید.
در مرحله بعد، باید تعیین کنید که ارزهای دیجیتال خود را با چه قیمتی بفروشید. تعیین اهداف میتواند از ضررهای بزرگ جلوگیری کند؛ برای مثال تصور کنید در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید و فکر کنید این ارز دیجیتال میتواند تا 100000 دلار رشد کند.
در این میان، شما یک هدف قیمت تعیین میکنید و براساس اهداف کلی خود میتوانید بخشی از داراییتان را به قیمت 80000 دلار و بخشی دیگر را به قیمت 9000 دلار بفروشید. به این ترتیب مطمئن میشوید سود زیادی به دست میآورید. در این حالت، اگر قیمت بهطور غیرمنتظرهای کاهش یابد، قبلاً مبلغ خوبی را برای سرمایهگذاری مجدد کنار گذاشتهاید.
روش گام به گام
یکی از رایجترین روشهای ورود یا خروج به بازار، روش گام به گام یا میانگین هزینه دلاری است. این روش معمولاً برای خرید مقدار ثابتی از داراییها در بازههای زمانی مشخص استفاده میشود؛ برای مثال، اگر قصد دارید 1200 دلار در بیت کوین سرمایهگذاری کنید، بهجای اینکه تمام پول خود را یکباره بخرید، به مدت یک سال هر ماه مبلغ ثابت 120 دلار بیت کوین خریداری کنید.
بنابراین نگران نوسانات شدید بازار که سبب کاهش یا افزایش ناگهانی قیمت میشود، نخواهید بود؛ زیرا شما بیت کوین را در زمانهای مختلف و با قیمتهای متفاوت خریداری کردهاید. همین استراتژی به شما کمک میکند از بازار خارج شوید. با این استراتژی، درصد ازپیش تعیینشدهای از سهام خود را در فواصل زمانی معین و با قیمتهای مشخص به فروش میرسانید تا مطمئن شوید از فراز و نشیبهای عمومی این روند استفاده میکنید.
بازگشت سرمایه اولیه
نکته اساسی دیگری که میتوانید هنگام تنظیم استراتژی خروج از بازار در نظر بگیرید، اطمینان از کسب سود برابر با مبلغ سرمایهگذاری اولیه است؛ مثلاً اگر 1000 دلار سرمایهگذاری کردهاید، سعی کنید بعداً همان مقدار سود را ذخیره کنید؛ بر این اساس، خطر از دست دادن پول خود را از بین میبرید و اطمینان حاصل میکنید که هر اتفاقی هم بیفتد، هرگز در مقایسه با سرمایه اولیه خود پول بیشتری از دست نمیدهید.
چرخههای بازار
عامل مؤثر بعدی در طراحی استراتژی خروج، توجه به شرایط فعلی و چرخه بازار است. مانند بازارهای مالی سنتی و بازار سهام، بازار ارزهای دیجیتال چرخههای خاصی را طی میکند. یک چرخه از دو مرحله یک بازار رو به رشد و یک بازار نزولی تشکیل شده است. در یک بازار صعودی، اهمیت بیشتر ارزها افزایش مییابد و در بازار نزولی، قیمت اکثر ارزهای دیجیتال بهسرعت و گاهی تا بیش از 90 درصد کاهش مییابد.
چرخه بازار بیشتر ارزهای دیجیتال 4 ساله است و بین دو نصفشدن بیت کوین (halving) اتفاق میافتد؛ البته نباید فراموش کرد که پیشبینی شروع یا پایان هر چرخه دشوار است و معمولاً پس از شروع آن، سرمایهگذار متوجه شروع یک چرخه جدید میشود. همچنین ممکن است چرخه فعلی با چرخه قبلی متفاوت باشد و تحت تأثیر عواملی مانند ورود و خروج سازمانها و شرکتها قرار بگیرد.
با این حال اگر دیدگاهی کلی از چرخه بازار داشته باشید و بتوانید الگوهای تکرارشونده این چرخهها را ببینید، میتوانید با موفقیت بیشتری اصلاحات بازار و بازپرداخت پول را پیشبینی و Exit Strategy مناسبتری را سازماندهی کنید. به یاد داشته باشید که استراتژی خروج مبتنی بر چرخه بازار تنها زمانی به شما کمک میکند که دقیقاً بدانید چه کاری انجام میدهید.
بر این اساس، شما اطلاعات زیادی درباره این مفهوم ندارید و بهتر است از آن تنها بهعنوان یک ابزار و نه یک استراتژی خروج استفاده کنید.
سرمایهگذاری مجدد
برای سودی که هنگام خروج از بازار به دست میآورید، برنامهای تنظیم کنید! کاری که با سود پسانداز خود انجام میدهید میتواند ارزش داشته باشد. همچنین به سرمایهگذاری در پروژههای مختلف بیندیشید و همیشه سعی کنید قبل از اینکه خیلی دیر شود، از سرمایه و سود جدید خود برای داراییها و سایر حوزههای بازار استفاده کنید.
رفتن به یک سفر عالی در تعطیلات پس از کسب سود با ارزهای دیجیتال ایده جالبی است؛ با این حال، جالبتر این است که با واردکردن مجدد آنها به پلتفرمهای سرمایهگذاری مطمئن، سود خود را افزایش دهید.
نکته دیگر اینکه اگر با کاهش قیمتها از بازار خارج شوید، احتمالاً نمیتوانید یک حساب اختصاصی برای سرمایهگذاری مجدد در بازار نزولی باز کنید.
بنابراین یک جایگزین مناسبتر ممکن است سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و تبدیل سود به استیبل کوینها باشد که سود سالانه یا ماهانه را برای سرمایهگذاران در پلتفرمهای مختلف و پروتکلهای DeFi به دست میآورد؛
برای مثال اگر سود خود را در پلتفرمهای سرمایهگذاری استیبل کوین قرار دهید، میتوانید مطمئن باشید نبود نوسانات بازار این داراییهای پایدار، ارزش سرمایه اصلی شما را حفظ میکند، اما سود کمی برای شما به همراه خواهد داشت.
برخی از پلتفرمها برای سرمایهگذاری در استیبل کوینها مانند Dai (DAI) و USDC تا 10 درصد سود به شما میدهند. علاقه این پلتفرمهای DeFi با توجه به اندازه و مدتزمان سرمایهگذاری متفاوت است؛ هرچه دوره سرمایهگذاری طولانیتر باشد، معمولاً نرخ بهره بالاتر است.
در هر صورت، تنها کاری که باید انجام دهید، این است که با تحلیل صحیح بازار، استراتژی ازپیش تعیینشده و راهحل اساسی برای اقدامات پس از خروج بهموقع از خروجی خود اطمینان حاصل کنید.
استفاده از استیبل کوین
این استراتژی عمدتاً زمانی اجرا میشود که شما در چرخه نزولی بازار هستید. این امر به شما امکان میدهد سود حاصل از دارایی خود را به استیبل کوین تبدیل و درآمد غیرفعال ایجاد کنید. پس از سرمایهگذاری در استیبل کوین، نیازی نیست نگران کاهش ارزش دارایی خود باشید؛ زیرا این نوع ارزهای دیجیتال پایدار هستند و ارزش آنها خیلی پایین یا بالا نخواهد رفت.
شما میتوانید تا 10 درصد در استیبل کوینهای مختلف، از جمله USDT در پلتفرمهایی مانند شبکه BlockFi درآمد کسب کنید. نرخ بهره به میزان و مدت سرمایهگذاری بستگی دارد؛ هر چه مدت طولانیتر باشد، معمولاً نرخ بهره بالاتر است.
چه زمانی باید ارزهای دیجیتال خود را بفروشیم؟
اگرچه بسیاری از تحلیلگران معتقدند چرخه 4 ساله نصفشدن بیت کوین در سال گذشته شکسته شد، به نظر میرسد این چرخه بر شکلگیری بازارهای نزولی و گاوی تأثیر میگذارد.
بیشتر اوقات، تمام داراییهای بازار ارزهای دیجیتال بهطور مستقیم و شدید به حرکت بیت کوین وابسته هستند. تسلط محبوبترین ارز دیجیتال در بازار بیش از 40 درصد است و مانند ارز بعدی یعنی اتریوم، 20 درصد از ارزش کل بازار را نیز در اختیار دارد. ارزش بازار باقیمانده به تعداد نامحدودی از ارزهای دیجیتال تعلق دارد که ممکن است برخی از آنها در چند ماه یا سال آینده کاملاً کاهش یابد.
یک سرمایهگذاری مشخص
یک برنامه روشن احتمالاً اولین گام و استراتژی کوچکی است که در رسیدن به هدفتان به شما کمک میکند. خواه هدف شما پرداخت بدهی باشد یا صرفهجویی در پول برای خرید خانه و ماشین، یا تأمین هزینه تحصیل فرزندانتان، داشتن یک هدف سرمایهگذاری مشخص همیشه میتواند ایده انگیزشی باشد.
اطمینان از حفظ سرمایه
اگر تصمیم دارید ارزهای دیجیتال خود را که 2 برابر یا 3 برابر قیمت خرید هستند، برای مدت طولانی نگه دارید، ممکن است برای اطمینان از حفظ سرمایه خود، برخی از آنها را بفروشید؛ برای مثال میتوانید به مبلغ اصلی اولیه بفروشید تا مطمئن شوید اصل سرمایه خود را از دست نمیدهید. همچنین میتوانید 5 تا 10 درصد سود در کل پسانداز دریافت کنید.
اعتمادنداشتن به پروژه
موقعیت دیگری که احتمالاً شما را به فکر فروش میاندازد، زمانی است که اصول اولیه پروژه سرمایهگذاری شده دیگر جواب نمیدهد و توسعه مشخص و منظمی در آن وجود ندارد. در این شرایط، که اعتماد خود را به پروژه از دست دادهاید، یکی از راهحلهای مفید برای جلوگیری از زیان بیشتر، برداشت سرمایه و فروش دارایی با قیمت مناسب است.
مطمئن شوید فرصتهای جدیدی را که در بازار ارزهای دیجیتال پدید میآیند، با دقت در نظر میگیرید؛ زیرا برخی از آنها بسیار خطرناک هستند و میتوانند سبب از بین رفتن تمام سرمایه شما شوند. درواقع بسیاری از پروژههای استارتاپی، پروژههای پمپ و تخلیه هستند که در مدتزمان کوتاهی تا 90 درصد ارزش اولیه خود را از دست میدهند.
بنابراین، سرمایهگذاری در پروژههایی که به اندازه کافی درباره آنها مطالعه و تحقیق کردهاید، میتواند از ضررهای جدی جلوگیری کند. همچنین به یاد داشته باشید که تنها باید مبلغی را سرمایهگذاری کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید.
بهتر است هنگام سرمایهگذاری به کل بازار نگاهی بیندازید و از عوامل خارجی مهم و تأثیرگذار مانند اخبار جنگ یا اپیدمیهای احتمالی آگاه باشید.
این رویدادها میتوانند بر ارزش دارایی شما تأثیر بگذارند؛ با این حال باید بتوانید بین کاهش موقت قیمت و کاهش ارزش بهدلیل شکست پروژه تفاوت قائل شوید تا در دام فروش احساسی نیفتید. عوامل مؤثر بر بازار موقعیت فردی و اصول پروژه شما میتوانند بر تصمیمگیری شما برای فروش و خروج از داراییهای دیجیتال تأثیرگذار باشند.
سخن پایانی
در این مقاله، مفهومی به نام «استراتژی خروج» و تعدادی از استراتژیهای خروج رایج را بررسی کردیم که به اهمیت برداشت بهموقع سود یا سرمایه از بازار اشاره میکنند. همچنین قوانین مهم و برخی از شرایطی که میتواند شما را به خروج از مجبور بازار کند، بررسی کردی…
توصیه معمول ما به همه سرمایهگذاران این است که قبل از انجام هر نوع سرمایهگذاری، بهشخصه درباره پروژهها تحقیق کنند و تنها به شنیدهها اعتماد نکنند. بازار ارزهای دیجیتال تلاطمهای بسیاری دارد که درصورت ناآگاهی معامله میتواند به ضررهای زیادی منجر شود. پایبندی به استراتژیهای سرمایهگذاری مطمئن و منطقی، از جمله انتخاب استراتژی خروج مناسب میتواند ریسک از دست دادن سرمایه را به حداقل برساند.
انتخاب هدفهای قیمتی، صرفهجویی در سود، استفاده از سفارشهای مشروط، روش خرید یا فروش تدریجی و… نیز میتوانند به شما کمک کنند تا ضمن خروج از بازار در زمان مناسب، سود خود را افزایش دهید. با توجه به آنچه در این مقاله بیان شد،
استراتژی خروج شما چیست و چه زمانی ترجیح میدهید از آن استفاده کنید.
پرسشهای متداول
در سرمایهگذاری، ترید یا تجارت، استراتژی خروج یک برنامه مشخص برای زمانهای ضروری است. در این برنامه، سرمایهگذار یا تاجر یا صاحب کسب و کار پس از احراز معیار یا ایجاد موقعیتی خاص، سرمایه خود را از موقعیت معاملاتی خارج میکند که به این موقعیت استراتژی خروج میگویند.
این استراتژی را میتوان برای خروج از یک سرمایهگذاری ناکارآمد یا بستن یک معامله زیانده اجرا کرد و بهطورکلی، هدف آن محدودکردن ضرر و زیان است.
نگهداشتن یک دارایی خاص یا ارز دیجیتال برای مدت طولانی تنها بهدلیل طمع زیاد میتواند به زیانهای جبرانناپذیری منجر شود. اگر از ابتدا یک استراتژی خروج داشته باشیم، درنهایت مجبور نمیشویم انتخاب بین بد و بدتر یک گزینه را انتخاب کنیم.
پنج دلیل اصلی برای داشتن این استراتژی عبارتاند از: به حداقل رساندن ضرر، تحقق سود، حداکثرکردن سود، واکنش به تغییرات خارج از قیمت و دستیابی به اهداف شخصی.