پربیننده ترین فیلم انگیزشی

سیستم آموزش و پرورش ما در واقع داره به دانش آموزان یاد میده فقیر زندگی کنن، رابرت کیوساکی سیستم آموزشی ما هیچوقت در مورد پول در آورند صحبت نمی کنه. سیستم آموزشی به گونه ای طراحی شده تا آموزش بده چطور افراد در نقش یک کارمند، یک پزشک، یک وکیل و یا یک متخصص قرار بگیرن ولی در مورد پول درآورند آموزشی داده نمی شه، آنها شما را فقیر می خواهند. پدر من مدیر آموزشی بوده، مدرک دکترا داشت و از اینجور صحبت ها، همیشه وقتی می رفم خونه ازش می پرسیدم، چرا تو مدرسه نباید در مورد پول آموزش بببینیم. اون به من نگاه می کرد و می گفت چون دولت به ما این اجازه را نمیده. این دولته که به ما میگه چه چیزی میتونیم آموزش بدیم و چه چیزی نمی تونیم. از نظر من خیلی عجیب بود بهش گفتم ولی مگه ما به مدرسه نمیریم تا در مورد پول درآوردن آموزش ببینیم، جواب داد نه. کار تو اینه که بتونی کاری برای خودت دست و پا کنی، فقر نسل به نسل منتقل میشه در واقع توی خانواده ها آموزش ذاذه میشه و قضر متوسط چامعه هستن در خانواده آموزش می بینند و افرادی که در حال حاضر در خانه نشستن که از نظر مالی دچار مشکل هستن و نگارنی های مالی زیادی دارن و یا اینکه خوشحال نیستن. شاید بتونن پول خوبی در بیارن ولی از کاری که میکنن راضی نیستند، احتمالا به شما همچنین آموزش داده شده، این ضمیر ناخودآگاه شما این چنین فکر میکنه که به دنبال یک شغل باش و سخت کار کن یا هرگز ثروتمند نخواهید شد و یا اینکه ثروتمندان انسان های شروری هستند.

فهرست []

    به هر حال تا زمانی که طرز فکرتون رو عوض نکنید پول هم نمی تونه کمکتون کنه، درسته. میبینیم افرادی هستند که در قرعه کشی بنده میشند. می بینیم افرادی هستند که پول زیادی در میارند ولی همچنان با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند، درسته اگر فقیر بار اومده باشید همیشه فقیر خواهید بود، درکش برای افراد دشواره چون پول به همون سرعتی که ماید، از بین میره. درست مثل ورزشکارهای حرفه ای، میلیون ها دلار پول در میارن و ۶۵ درصدشون ۵ سال بعد برشکسته شدند چون خانواده هاشون فقیر بودند و وقتی همچین حرفی رو بهشون می زنید خیلی از دستتون عصبانی میشند و استدلالش اینه که مقصر افراد ثروتمند هستن و اونها باعث شدند من شکست بخورم. دولت باعث شکست من شده ولی متاسفانه همونطور که آقای لیپتن می گفت این مسئله ژنتیکی هست، درست همون موقع که حقوقتون به دستتون میرسه دقیقا مثل یک کارمند فکر می کنید و این یک تله است، کار آفرینان به صورت رایگان کار می کنند. زمانی که حقوقتون را می گیرید مغزتون به صورت اتوماتیک عمل میکنه و تا زمانی که گرسنه هستید فکر می کنید. شنیدید که میگن ما به افراد فقیر پول نمیدیم، تنها مشکلی که این جمله داره این هستش که به یک انسان ماهی بدید در ادامه ماهیگیری میکنه یا فقط همون روز ماهی میخوره، درسته شما به یک انسان یک ماهی میدید، تعداد افرادی که برای ماهی تقاضا می کنن بیشتر میشه، ولی اگر بهشون ماهیگیری یاد بدید. ما شما رابین هود این اطلاعات هستی و چون دارم میبینم این اطلاعات رو برای تمام مردم فاش می کنید. احتمالا، افراد ثروتمند خوششون نمیاد و میگن چرا این اسرار رو فاش می کنید. درسته، درسته. این اطلاعات رو به مردم نده.

    بگذار فقیر بمونن، همیشه افراد فقیر وجود خواهند داشت، چون از اول همینطور بوده، چون همیشه یک چیر رو تکرار می کنند و تکرار به واقعیت تبدیل خواهد شد، وقتی با خودشون مکررا میگن نمی تونم از پس هزینه هاش بر بیام و یا اینکه نمی توانم انجامش بدم، شکستشون همینجا رقم میخوره به چیزی تبدیل میشن که بهش فکر میکنن. افراد زیادی رو دیدم که میگن از پس کارا برنمیام فکر کردی رو گنج نشستم. پدر من دکترا داشت و به من می گفت فکر کردی اسکناس چاپ می کنم؟ قدرت مالی اینکارو ندارم و پدر ثروتمند من میگه به همین خاطر فقیر باقی موندن، انسان های فقیر میگن از نظر مالی از پس کارها برنمیایم ، نمی تونم اینکار رو انجام بدم، زمان ندارم، چون راه فرارشون همین حرف هاست، راه فرارشون. گفتن اینکه از نظر مالی قدرتش رو ندارم کار خیلی راحتیه. یا خیلی خسته هستم یا نمی تونم به باشگاه برم، وقتی می تونید به باشگاه برید چرا می گید نه نمی تونم، واقعیت اینکه تنبلیم میاد به باشگاه برم، محتاط عملی می کنی و هیچ ریسکی در زندگیت نمی پذیری! می گیم امنیت شغلی دارم و پذر ثروتمندت به جای انکه بگه از نظر مالی توانایی ندارم بهت چی می گفت؟ چطور می تونم از پس هزینه ها بر بیام؟ چطور می تونم اینکار رو انجام بدم؟، چه کارهایی باید انجام بدم؟ یا چرا باید این کارها رو اینجام بدم؟ سوالات ذهن ما رو فعال می کنند و جملات ذهن مارو محدود می کنند. پس وقتی می گید از نظر مالی نمی تونید کاری رو انجام بدید، ذهن شما بسته میشه و همون چیزی میشید که خودتون به طور مکرر به زبان میارید، مردم میگن پول برای من هیچ ارزشی نداره، پس اگر پول براتون مهم نیست پس دیگه مهم نیست، خب اگه از پول خوشتون نمیاد پول هم از شما خوشش نمیاد. همونطور که گفتم هرچی به زبان بیاری به همون تبدیل میشی یا هرگز ثروتمند نخواهید بود یا این جمله پرطرفدار ثروتمندان انسان های حریصی هستند ولی این افراد فقیرند که حریص هستند، بهش فکر کنید، چون اگه قرار باشه ثروتمند بشید باید بهاش رو بپردازید، من باید کلی کتاب و بازی تولید کنم، وارد املاک و مستغلات بشم تا بتونم خونه و کار و اینجور چیزها رو فراهم کنم به همین خاطر هست که من ثروتمندم ولی افراد حریص هیچ خروجی ندارند، اه نه! افراد ثروتمندن حریص هستند و من بهشون میگم :

    وقتی انگشت اشاره به سمت کسی می گیری، سه انگشت دیگه به سمت عقب آن و خودت نشون میدن و همونطور که همه می دونیم افراد بسیار هستند که نسبت به ثروتمندان بدبین هستند، همه ما از واقعیت هراس داریم و موضوع اینه که چطور با این حس برخورد کنیم، انیشتین میگه تصورات و تخیلات خیلی مهمتر از دانش هستند ولی این دانش هست که به تصورات ما بال و پر میده ولی پیزی که مردم ما کم دارند، دانش مرتبط با کسب و کار هست، مثل حسابداری، مثل قرض هامون، مثل مالیاتی که باید پرداخت کنیم، باید از این چیزها آگاه باشید، ولی هرگز در مدرسه آموزش داده نمیشن. افرادی که می ترسند مرتکب اشتباهی بشوند مثل همون افرادی که در مدارس تدریس می کنند، هرگز رشد نخواهند کرد، چون از نظر معنویت و مذهب کارهای خوب و بد وجود داره. کار درست و کار اشتباه وجود داره، بالا و پایین وجود داره، بیشتر مردم فقط می خون که راه درست انتخاب کرده باشن و یا فقط می خوان که مثبت نگر باشند، باید بگم نمیشه اینطوری بود، اینها واقعیت نیستند، هربار که شکست می خوردم میگفتم مساله ای نیست، بذار ببینم از این شکست چی یاد گرفتم و دلیل اینکه افراد متوسط جامعه همچان فقیر هستند اینه که تا الان شکست رو تجربه نکردند و چنان با احتیاط پیش رفتند که مثل آموزشی که در مدرسه دیدند هرگز اشتباه نکنند یعنی در واقع هیچ چیز جدیدی یاد نگرفتند، به همین خاطر هست که سیستم آموزشی کاملا تباهه، در واقع باید بگیم سیستم ضد آموزشی از نظر من کاری که بیشتر انسان ها انجام میدن این هست که اجازه میدن خانواده و یا دوستانشان در مورد زندگیشان نظر بدن. ما از شکست هراسانیم ولی شکست شروع موفقیت های ماست، اگر در مدرسه اشتباه کنید یا شکست بخورید تنبیه میشید به همین خاطر افراد زیادی رو میبینیم که از بیان شکست هاشون می ترسند و یا به طور کلی از شکست خوردن می ترسند.