آلبرت انشتین: «جهانی که ما برای خودمان ساخته ایم، نتیجه تفکراتمان است. نمی توانیم این دنیا را بدون تغییر طرز تفکرمان تغییر دهیم.»

راهنمای مطالعه []

    ذهن از چنان قدرتی برخوردار است که تنها از طریق تخیل فرد را در شرایطی می گذارد که به آن فکر می کرده است. به همین دلیل است که باید به دنبال راهی برای کنترل ذهن بگردیم. حتما برایتان اتفاق افتاده یا کسانی را دیده اید که مثلا برای کنسل کردن قرار ملاقاتشان به دروغ می گویند مریض هستند و چیزی نمی گذرد که بیمار می شوند. جالب تر از همه اینکه معمول اتفاق بد به وقوق می پیوندند تا اتفاقات خوب. شاید به این دلیل است که در اکثر مواقع اعتقاد داریم که این اتفاق خواهد افتاد حتی اگر عقیده هم نداشته باشیم پتانسیلش بسیار بیشتر از اتفاقات خوشایند است.

    ارل نایتنگل، روان شناس و نویسنده معروف آمریکایی، در این باره می گوید:«هرچه ما در ناخودآگاه ذهن خود بکاریم و با تکرار از آن تغذیه کنیم، یک روز به واقعیت تبدیل می شود.» این داستان همواره در مورد هر چیزی چه خوب چه بد اتفاق می افتد.

    اصول مهم برای کنترل ذهن

    گاهی نیز شخصی در نزدیکی شما خمیازه می کشد به طور غیرارادی شما نیز خمیازه می کشید. ممکن است در آن لحظه شما بر خمیازه کشیدن تمرکز نکرده باشید یا شاید به اندازه کافی و مفید استراحت کرده باشید، اما مسئله اینجا است که ضمیر ناخودآگاه یا ذهن نیمه هوشیار شما  از طریق چشم از این اتفاق ناخوشایند با اطلاع شده و شما را با خمیازه های پی درپی غافل گیر می کند.

    همه ما هر روزه کارها و فعالیت های زیادی انجام می دهیم و هرکدام قسمتی از مغز و ذهن و احساسات مارا درگیر به خود می کند، شغل برخی ممکن است ایجاب کند که در ارتباط با افراد زیادی با اخلاق، روحیات، نحوه برخورد و فرهنگ متفاوت باشند، برخی ممکن است دورکار باشند و با افراد زیادی ارتباط نداشته باشند مگر تلفنی یا مکاتبه ای یا ممکن است خانه دار باشند و مشغول انجام وظایف سنگین خانه داری باشند.

    ارتباط انسان با دیگران یا با خودش تاثیرات مثبت و منفی مختلفی بر روحیه و ذهن او می گذارد. در ادامه به بررسی برخی از تکنیک های مهم برای کنترل ذهن می پردازیم.

    1. افکارتان را نشخوار نکنید

    یکی از آشناترین عادت های ذهن انسان نشخوار کردن بعضی افکار است که شرایط روحی شخص را از آن چیزی که در واقع هست بدتر می کند. اگر به دنبال راهی برای کنترل ذهن خود می گردید اول باید روی برطرف کردن این موضوع، تمرکز کنید؛ مثلا زمانی که ارباب رجوعی برای انجام کارش به شما مراجعه کرده و رفتار مناسبی نداشته یا شخص شما به عنوان ارباب رجوع به اداره ای مراجعه کرده اید و فرد مسئول رفتاری دور از احترام با شما داشته است.

    اولین اتفاقی که پس از ترک محل در ذهن اغلب افراد می افتد مرور اتفاقاتی است که افتاده من چه گفتم او چه گفت، حتی تجربه ثابت کرده که بعد از گذر یک هفته پاسخ های جالب و به قول معروف دندان شکنی به ذهن فرد می رسد. اما یک بار با خود منطقی فکر کنید کسی به جز خود شما در این میان آسیب می بیند؟ خیر!

    کسی که پیوسته به موضوعات آزادهنده ای که برایش اتفاق افتاده مرور می کند یا حتی اتفاقاتی را که نیفتاده در ذهنش می سازد، گویی زندانی نامرئی دور خودش می سازد؛ همانطور که فرانکلین روزولت گفته است:

    «انسان ها زندانی سرنوشت خود نیستند بلکه تنها زندانی افکار خود هستند.»

    چه راهی را پیش بگیریم تا افکارمان را نشخوار نکنیم؟

    اگر خودتان را دوست دارید کمی منطقی باشید، منطقی به معنای واقعی آن، نه آن چیزی که بعضی افراد از آن به عنوان منطق یاد می کنند. وقتی نشخوار کردن در حال وقوع است خودتان را به دست ذهنتان نسپارید بلکه کنترلش را به دست بگیرید.

    ذهن، جزئی از شما است. خودتان را با چیزهای مختلف سرگرم کنید، با کارهایی که تمرکزتان را به سمت  خودشان جلب می کنند. مثل بازی. چقدر بازی می کنید؟ در هر سنی انسان احتیاج به بازی کردن دارد خواه بازی های فیزیکی خواه بازی های الکترونیکی.

    بازی هایی مثل لوماسیتی (Lumosity) و الویت (Elevate) که هم نسخه اندروید و هم نسخه iOS آن موجود است بازی های پرطرفدار و جالبی هستند که علاوه بر سرگرم کردن شما به تمرکزتان نیز کمک می کنند.

    یکی از بهترین راه حل ها برای مقابله با نشخوار افکار که به شخصه آن را ثمربخش می دانم، این است که گاهی دقیق شرایطی را تصور کنید که ممکن است بعدا شما را درگیر افکار سمی کند. خود را  در آن شرایط بگذارید خود را بسنجید باور کنید که اتفاق افتاده و حالا شما باید خودتان و اوضاع را کنترل کنید.

    به خودتان اجازه بدهید که مقابله کردن با اتفاقات را در همان لحظه انجام دهد نه پس از آن. همان طور که گفته می شود باید در هنگام عصبانیت یا به طور کل هر وضع ناخوشایندی بر خود مسلط باشید، بعد از آن نیز باید بر خود مسلط باشید. اعتدال کلید شما برای موفقیت در این امر است؛ بیش از حد فکر کردن نیز شما را به دردسر می اندازد.

    2. احساساتی نشوید

    خشم، نگرانی و حتی خوشحالی احساسات و هیجانات طبیعی انسان هستند که تا حدود زیادی قدرت تفکر منطقی و توانایی کنترل ذهن را از انسان می گیرند. می پرسید چگونه؟ شنیده اید که می گویند به حرف های زمان عصبانیت و قول های افراد زمان شادی اهمیت ندهید؟!

    یکی از راه کارهایی که نتیجه اش ثابت شده، تلقین است. گاهی با خود تکرار کنید که باید در هر شرایطی خونسرد باشید.

    3. انتظارات به جا از خودتان داشته باشید

    هر گاه صحبت از توقع انسان از خودش می شود ناخودآگاه به یاد جملات زیبای جین وبستر، نویسنده مشهور کتاب بابالنگ دراز میفتم:

    «برخی زندگی نمی کنند، مسابقه دو گذاشته اند. می خواهند به هدفی که در افق دوردست دارند برسند. در حالی که نفس هایشان به شماره افتاد. می دوند و زیبایی اطراف خود را نمی بینند.»

    دو چیز توجه خواننده را درهنگام خواندن این جملات به خود جلب می کند؛

    ۱) نفس های آن افراد مذکور به شماره افتاده است. انگار برخی حاضرند به هر قیمتی به هدفشان برسند؛ تلاش و پافشاری بر سر هدف واقعا عالی است اما به چه قیمتی؟ به قیمت از دست دادن زیبایی هایی که روح بخش اند؟! هیچ انسانی نمی تواند زیبایی ها را ازخود دریغ کند و سپس با روحی خسته به هدف برسد. قدم های آخر رسیدن به هدف به انرژی بیشتری احتیاج دارند پس باید روح را تقویت کرد.

    ۲) چطور می شود به هدفی رسید که برای آن ساخته نشده ایم؟ چطور وقتی برای کاری ساخته نشده ایم می توانیم در آن موفق شویم. اگر در مسیر درست قدم برداریم می دانیم که خواهیم رسید.

    ره رو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود

    «سعدی»

    شناخت فردی کمک کنندست

    وقتی شناخت درستی از خودتان داشته باشید در هنگام ناکامی ها و شکست ها هرگز خودتان را سرزنش نمی کنید. اما بارها دیده ایم بعد از یک شکست کوچک برخی افراد به خود سرکوفت می زنند و خود را در همه امور ناتوان خطاب می کنند در صورتی که گاهی بعضی از شکست ها در یک قدمی موفقیت اتفاق می افتد. البته فراموش نکنید که هر که را بهر کاری ساختند.

    ریشه بسیاری از افکار سمی انسان بی منطقی او است. اگر روزی در رقابتی شکست خوردید خود را سرزنش نکنید، اول خودتان قاضی خودتان باشید، آیا به اندازه کافی تلاش کرده بودید؟ آیا می دانید کجای مسیر را اشتباه رفته اید؟ به جای نشستن و افسوس خوردن و افکار منفی به فکر چاره و کنترل ذهن خود باشید.

    هدفی را که در رسیدن به آن ناکام مانده اید، بنویسید. همه اقداماتی را که انجام داده اید، بنویسید. حتما ذکر کنید که در مسیر رسیدن به هدف در چه وضعیت روحی قرار داشته اید. آیا به اندازه کافی به خودتان و توانایی هایتان ایمان دارید؟ آیا ایمان دارید که اگر در مسیر درست قدم بگذارید به مقصد خواهید رسید؟

    4. به خودتان ایمان داشته باشید

    بودا می گوید:

    «ذهن همه چیز است، به هر چیز فکر کنید به همان تبدیل می شوید.»

    پس به جای منفی اندیشی، مثبت بیندیشید. چطور؟ خواهیم گفت.

    یکی از سمی ترین افکاری در ذهن بعضی انسان ها وجود دارد، این است که با خود می گوید:

    «من نمی توانم.» «من برای این کار ساخته نشده ام.» «ما رو چه به این کارها.»

    قطعا با تکرار جملات منفی مثل جملات بالا ذهن نیمه هشیار شما باور خواهد کرد که توانایی  برای انجام هیچ کاری ندارید، همین انرژی را صرف تکرار کردن جملات مثبت کنید.

    اگر باور ندارید زندگی نامه افراد موفق را بخوانید

    ایلان ماسک صاحب شرکت Space X و مدیر عامل اجرایی شرکت Tesla به ترتیب شرکت تولید صنایع هوافضایی-تجاری در آمریکا و شرکت تولید خودروهای برقی و قطعات مورد نیاز ترن در آمریکا کودکی خوبی نداشت.

    او از سوی پدر مورد آزار و اذیت قرار می گرفت، حتی در مدرسه نیز همکلاسی هایش او را کتک می زدندن تا حدی که کارش به بیمارستان می کشید. اما امروز او یکی از سرمایه داران تاثیرگذار و به نام در ایالات متحده و پدری موفق است.

    لبخند بزنید، مثبت بیندیشید و به دنبال کنترل ذهن خود باشید. اجازه دهید تا موج فرکانس های مثبت طبیعت به سمت شما به حرکت بیفتد. هرگز اجازه ورود به انسان های منفی به زندگی تان ندهید و تا حد امکان از آنان دوری کنید. اطرافیانتان در موفقیت شما بسیار موثرند.

    5. قدرت واژه ها را دست کم نگیرید

    «باید منتظر بدتر از اینا باشیم.» خودتان دارید اوضاع بدتر را طلب می کنید، این پیش بینی نیست. «دیگه بدتر از این نمی شه.» شاید توجه نکرده باشید ولی این جمله تماما بدترین اتفاقات دنیا را به سمت شما جذب می کند.

    یکی از بدترین شکنجه های قرون وسطا این بود که به بدن شخص عسل می مالیدند و او را در چاله ای قرار می دادند. دقیقا کاری که شما با خودتان می کنید همین است. آیا دوست دارید افکار منفی مانند موریانه و مورچه روح شما را ذره ذره از بین ببرد؟

    پس پیش داوری نکنید. اصلا زندگی تان را بر پایه احتمالات پیش نبرید، آینده نگری با پیش داوری متفاوت است.

    آینده نگری بر پایه شواهد و دلایل منطقی و آشکار است. اما پیش داوری فقط برا پایه اضطراب ها و امور بی منطق است. مثل زمانی که دانش آموزی اسم درسی را در کتاب فیزیک خود می بیند و با خود می گوید درس سختی است از پسش برنمی آیم. جیم ران، کارآفرین و سخنران و نویسنده انگیزشی بزرگ آمریکایی با تاکید بر قدرت واژه ها در این باره می گوید:

    «من پی برده ام که وقتی به چیزی فکر می کنید و چیزی را که واقعا می خواهید، به زبان بیاورید، ذهن شما به صورت خودکار شما را در آن مسیر قرار می دهد. بعضی اوقات کافی است تا چند واژه را در ذهنتان تغییر که زندگی تان به مسیر بهتری برود.»

    6. مشغول باشید

    پیوسته خود را مشغول به انجام کاری ارزشمند نگه دارید. مشغولیت به شما اجازه نمی دهد تا افکار منفی و تخریب گر به ذهن شما خطور کند. مثلا وقتی در حال تمیزکاری منزل هستید و همزمان به موسیقی مورد علاقه تان گوش می دهید، در واقع بر آن متمرکز شده اید و ذهن شما وقتی برای گوش کردن به ندای منفی گرای درونتان ندارد.

    7. منطقی باشید

    به طور کلی باید گفت یکی از مهم ترین مواردی که برای کنترل ذهن خودتان باید پرورشش بدهید، منطق شما است. منطق کمک می کند تا توقع خود را پایین بیاورید، چه توقع از خودتان چه دیگران. باید قبول کنید که هر کسی توانایی و استعداد خاصی دارد.

    8. هرگز نگران آینده نباشید

    در حال زندگی کنید و حال را بسازید و حال مانند آجرهایی است که آینده را می سازند. بارهای سنگین ذهنی مثل اینکه چه اتفاقاتی ممکن است در آینده رخ دهد، یا ماشین یا خانه ای می خواهید خریداری کنید اما سرمایه کافی ندارید یا هر کاری که انسان قدرت حمل باری به آن سنگینی ندارد، همه این سنگینی ها را باید به عهده کسی گذاشت که قدرتمند است و با درایت خود همه  امور را به خوبی مدیریت می کند. تنها کسی که از پس تحمل این بار سنگین برمی آید خدا است.

    9. درست نفس بکشید و کنترل ذهن را تجربه کنید

    تنفس کاری است که بدن ما به طور خودکار انجام می دهد و ما هیچ آگاهی رو آن نداریم، اما فراموش نکنید نحوه نفس کشیدن را می توان اصلاح کرد. دلیل بیشتر مشکلات فیزیکی ما که در نهایت بر روی روحیه و ذهن ما تاثیر می گذارد، نحوه تنفس ما است.

    گاهی فراموش می کنیم نفس های عمیق بکشیم. تنفس سطحی باعث سردرد و بسیاری از مشکلاتی می شود که با کمی تحرک (حرکات کششی آرام) و تنفس بهتر برای اکسیژرسانی مناسب به اندام ها در  نتیجه باید دم عمیق از بینی و  بازدم از دهان انجام شود. از نر م افزار گوشی همراه headspace برای تصحیح تنفس خود کمک بگیرید. فراموش نکنید ورزش منظم روزی ۱۵ دقیقه روحیه را  شاداب می کند.

    سخن آخر

      «مولانا»: آن چه در جستن آنی، آنی